خلاصه کتاب انسان و نظام ها ( نویسنده جیمز آلن )
خلاصه کتاب انسان و نظام ها ( نویسنده جیمز آلن )
کتاب «انسان و نظام ها» اثر جیمز آلن، اثری عمیق است که ارتباط بنیادین افکار فردی را با ساختارهای اجتماعی و سرنوشت جمعی تبیین می کند. این کتاب نشان می دهد که چگونه اندیشه های درونی هر فرد، نه تنها مسیر زندگی او را شکل می دهند، بلکه در ایجاد و تداوم نظام های اجتماعی نیز نقش اساسی ایفا می کنند و رنج ها و سعادت ها ریشه در همین افکار دارند.
این اثر یکی از ستون های اصلی ادبیات خودیاری و توسعه فردی است که با رویکردی فلسفی و علمی به تحلیل چرایی وضعیت بشر می پردازد. جیمز آلن در این کتاب، با زبانی شیوا و استدلالی قوی، مخاطب را به درک این حقیقت رهنمون می سازد که هیچ اتفاقی در زندگی فردی یا جمعی صرفاً تصادفی نیست، بلکه هر پدیده ای، نتیجه مستقیم یا غیرمستقیم سلسله ای از افکار و اعمال است. درک این مفاهیم برای هر فردی که به دنبال بهبود زندگی شخصی، تأثیرگذاری مثبت بر جامعه، و دستیابی به آرامش و موفقیت پایدار است، ضروری به نظر می رسد. انسان و نظام ها خواننده را دعوت می کند تا با تأمل در ریشه های درونی افکار خود، نه تنها به شناخت عمیق تری از خویش دست یابد، بلکه با تغییر نگرش، به معمار آگاه تری برای سرنوشت خود و بخشی از تحول مثبت در جامعه تبدیل شود. این خلاصه جامع، با هدف ارائه تصویری کامل و تحلیلی از این کتاب مهم، به بررسی ابعاد مختلف فلسفه آلن می پردازد و مفاهیم اصلی آن را به شکلی ساختارمند و کاربردی ارائه می دهد.
جیمز آلن: معمار اندیشه های تحول آفرین
جیمز آلن، نویسنده و فیلسوف بریتانیایی (۱۸۶۴–۱۹۱۲)، یکی از برجسته ترین چهره ها در تاریخ ادبیات خودسازی و توسعه فردی به شمار می رود. او که از پیشگامان جنبش مثبت اندیشی و قانون جذب محسوب می شود، با آثار خود تأثیری عمیق و ماندگار بر نسل های بسیاری از نویسندگان، متفکران و افراد جستجوگر گذاشته است. زندگی آلن، هرچند کوتاه، اما سرشار از اندیشه هایی بود که ریشه در ترکیبی منحصربه فرد از فلسفه، علم و اصول معنوی داشت و او را به عنوان پدر کتاب های خودیاری معروف کرد.
آلن در سال ۱۸۶۴ در لستر انگلستان متولد شد. پس از گذراندن سال های اولیه زندگی و تجربه های مختلف، مسیر خود را به سمت نویسندگی و تأملات فلسفی تغییر داد. او هرگز به دنبال شهرت یا ثروت نبود و زندگی ساده ای را در کنار همسرش، لیلی آلن، در مناطق روستایی انگلستان سپری کرد. با این حال، نوشته های او به سرعت در سراسر جهان منتشر شد و میلیون ها نفر را تحت تأثیر قرار داد. یکی از مشهورترین آثار او، «انسان همان است که می اندیشد» (As a Man Thinketh)، به عنوان بیانیه ای مختصر و قدرتمند درباره نقش افکار در شکل دهی واقعیت شناخته می شود. این کتاب، که پیش درآمدی بر بسیاری از ایده های مطرح شده در انسان و نظام ها است، بر این ایده مرکزی تأکید دارد که انسان ها معماران سرنوشت خود از طریق اندیشه هایشان هستند.
رویکرد آلن در آثارش با دیگر نویسندگان حوزه خودسازی آن زمان متفاوت بود. او به جای ارائه راهکارهای سطحی یا انگیزشی صرف، بر اهمیت ریشه های درونی و اخلاقی تحول فردی تأکید داشت. فلسفه او بر این پایه استوار بود که تمامی دستاوردها، چه مادی و چه معنوی، از یک منبع اصلی نشأت می گیرند: ذهن انسان و کیفیت افکار او. آلن به مخاطبانش یادآوری می کرد که برای تغییر شرایط بیرونی زندگی، ابتدا باید به تحول درونی دست یافت. این بینش عمیق و اصولی، آثار او را از گذر زمان مصون نگه داشته و همچنان در دنیای امروز، که انسان ها با چالش های پیچیده ای در سطح فردی و اجتماعی روبه رو هستند، الهام بخش و راهگشا باقی مانده است.
جایگاه جیمز آلن فراتر از یک نویسنده معمولی است؛ او یک معمار اندیشه بود که با نگاهی جامع، به پیوند بین جهان درون و جهان بیرون پرداخت. انسان و نظام ها یکی از مهم ترین تلاش های او در تبیین این پیوند است که نشان می دهد چگونه افکار و شخصیت های فردی، در نهایت به بافتار و عملکرد سیستم های اجتماعی و افکار فردی شکل می دهند. این کتاب، همانند دیگر آثار آلن، بر این باور استوار است که تغییر واقعی و پایدار، چه در سطح فردی و چه در سطح جامعه، از تغییر آگاهانه و مسئولانه افکار آغاز می شود.
ایده های محوری در انسان و نظام ها: مبانی فکری جیمز آلن
کتاب انسان و نظام ها (Men and Systems) عمیق ترین و جامع ترین تبیین از فلسفه جیمز آلن در انسان و نظام ها را ارائه می دهد. این اثر، ایده های مطرح شده در انسان همان است که می اندیشد را بسط داده و به بررسی چگونگی تأثیر افکار فردی بر ساختارهای پیچیده اجتماعی و در نهایت، بر تجربه جمعی انسانی می پردازد. مفاهیم اصلی انسان و نظام ها نه تنها به فردگرایی محدود نمی شوند، بلکه به یک دیدگاه جامع درباره جهان و نقش انسان در آن اشاره دارند.
افکار، سرچشمه اعمال و نظام ها
یکی از بنیادی ترین آموزه های آلن این است که افکار، بذرِ اعمال و سرنوشت هستند. او می گوید: ما همان ساخته های خودمان هستیم؛ این جمله، نه فقط به معنای مسئولیت فردی در قبال زندگی خویش، بلکه به معنای مسئولیت جمعی در قبال وضعیت جامعه نیز هست. افکار فردی، هنگامی که در ذهن انسان پرورش می یابند، به عادات تبدیل می شوند. این عادات، به نوبه خود، اعمال روزمره را شکل می دهند. وقتی تعداد زیادی از افراد یک جامعه، الگوهای فکری و عملی مشابهی را دنبال می کنند، این الگوها به تدریج به سیستم های اجتماعی و افکار فردی، فرهنگی و سیاسی آن جامعه تبدیل می شوند. یک سیستم اجتماعی، اعم از یک حکومت، یک نهاد اقتصادی یا یک ساختار فرهنگی، چیزی جز تبلور جمعی افکار، باورها و خواسته های افراد تشکیل دهنده آن نیست. بنابراین، هرگونه نقص یا کمال در نظام های بیرونی، بازتابی از نقص یا کمال در افکار درونی افراد آن سیستم است.
عدل در شر: رنج به مثابه قانون کیهانی
جیمز آلن دیدگاه منحصربه فردی درباره عدل در شر و رنج انسانی ارائه می دهد. او رنج را نتیجه ی یک سرنوشت کور یا ناعادلانه نمی داند، بلکه آن را پیامد مستقیم و اجتناب ناپذیر جهل، خودخواهی، و تاریکی ذهنی می بیند. از منظر آلن، درد و سختی، ابزارهای آموزشی قدرتمندی هستند که جهان برای بازگرداندن انسان به مسیر عقلانیت، مسئولیت پذیری و آگاهی استفاده می کند. همانطور که زندان برای دزد، ابزاری برای آموزش و اصلاح است، رنج های ذهنی نیز همچون محافظی برای ذهن عمل می کنند و انسان را به تأمل در اعمال و افکار خود وادار می سازند. این عدل به معنای برقراری تعادل و عدالت کیهانی است؛ هر عملی، چه خوب و چه بد، پیامدی متناسب با خود را به دنبال دارد و رنج، در واقع، مکانیزمی برای تصحیح و پالایش است.
همبستگی و پیامدهای جمعی آن
یکی از نکات اساسی بررسی کتاب انسان و نظام ها، مفهوم همبستگی و تأثیر متقابل افکار و اعمال بر سرنوشت جمعی است. آلن معتقد است که هیچ فردی در خلأ زندگی نمی کند و افکار و اعمال هر یک از ما، بر کل جامعه تأثیر می گذارد. او با مثال قمار نشان می دهد که چگونه گروهی از افراد با نیت های مشابه (مثلاً کسب ثروت)، وارد یک سیستم می شوند و نتایج اجتناب ناپذیری را تجربه می کنند. در این مثال، نه برنده ها مستحق تحسین مطلق هستند و نه بازنده ها قربانیان بی گناه، بلکه هر دو نتیجه ی مشارکت در یک سیستم مبتنی بر یک الگوی فکری مشترک را تجربه می کنند. این مثال، مفهوم گسترده تری را روشن می کند: شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی یک ملت، حاصل جمع افکار، خواسته ها، و اقدامات جمعی شهروندان آن است. فساد در یک جامعه، ریشه در افکار فاسد تعداد زیادی از افراد دارد، و پیشرفت نیز نتیجه ی افکار سازنده و مسئولانه جمعی است.
بقای اصلح از منظر ملکوتی
آلن مفهوم بقای اصلح از نگاه جیمز آلن را به شکلی متفاوت از تفسیر داروینیسم اجتماعی مطرح می کند. او بقای اصلح را نه به معنای بقای قوی ترین یا خشن ترین، بلکه به معنای بقای ایده ها، اصول و اعمال اخلاقی و درست در طول زمان می بیند. از دیدگاه او، قوانین جهان بر پایه عدالت و نظم اخلاقی بنا شده اند. بنابراین، افکار و سیستم هایی که با این قوانین همسو هستند، دیر یا زود برتری یافته و ماندگار می شوند، در حالی که افکار و اعمال مبتنی بر جهل و خودخواهی، محکوم به نابودی یا تحول هستند. این دیدگاه، تأثیر افکار بر سرنوشت را نه فقط در سطح فردی، بلکه در سطح تکامل اخلاقی و اجتماعی بشریت نیز تعمیم می دهد. آلن معتقد است که تمدن ها و جوامعی که بر پایه های اخلاقی مستحکم بنا شده اند، در نهایت شکوفا می شوند، در حالی که جوامع فاسد، به تدریج دچار فروپاشی می شوند.
سفری فصل به فصل در انسان و نظام ها
کتاب انسان و نظام ها از طریق هشت فصل اصلی، خواننده را با دیدگاه های عمیق جیمز آلن درباره ارتباط افکار، اعمال، رنج و عدالت آشنا می کند. این ساختار، به فهم تدریجی و جامع مفاهیم اصلی انسان و نظام ها کمک شایانی می کند.
پیشگفتار و مقدمه: هدف و رویکرد کلی کتاب
پیشگفتار و مقدمه کتاب، زمینه را برای درک پیام اصلی آلن فراهم می کنند. آلن در این بخش ها توضیح می دهد که چگونه رنج انسانی، نه تصادفی، بلکه نتیجه مستقیم عدم درک قوانین اخلاقی و معنوی جهان است. او هدف کتاب را روشن کردن این قوانین و نشان دادن راهی برای رهایی از رنج از طریق کنترل افکار و نظم درونی معرفی می کند.
فصل اول: همبستگی و نتایج جمعی آن
این فصل به تفصیل به مفهوم سیستم های اجتماعی و افکار فردی می پردازد. آلن تشریح می کند که چگونه شخصیت ها، افکار و خصوصیات فردی، نه تنها زندگی شخصی را تحت تأثیر قرار می دهند، بلکه به طور جمعی بر ساختار جامعه و رویدادهای آن تأثیر می گذارند. او استدلال می کند که شرایط بیرونی یک جامعه، بازتابی از وضعیت درونی و جمعی افراد آن است و هر تغییر پایدار اجتماعی، باید از تغییر در افکار فردی آغاز شود.
فصل دوم: کار، دستمزد و سعادت
در این فصل، آلن رابطه عمیق بین کار صادقانه، افکار درست و دستیابی به سعادت و پاداش در زندگی را بررسی می کند. او نشان می دهد که موفقیت و خوشبختی، تصادفی نیستند، بلکه نتیجه طبیعی کوشش های هدفمند و افکار مثبت اند. کارگری که با اخلاص و دقت کار می کند، در نهایت پاداش خود را دریافت خواهد کرد، همانطور که فردی با افکار مخرب، نتایج منفی را درو خواهد کرد. این فصل بر اهمیت رابطه افکار و اعمال و تأثیر آن بر جنبه های مادی زندگی تأکید دارد.
فصل سوم: بقای اصلح به عنوان یک قانون ملکوتی
آلن در این بخش، دیدگاه خود را درباره بقای اصلح از نگاه جیمز آلن بیان می کند. او این قانون را نه یک تنازع بقای صرفاً فیزیکی، بلکه یک قانون اخلاقی و معنوی می داند. آلن استدلال می کند که در درازمدت، اصول اخلاقی، عدالت و حقیقت، همیشه بر ظلم، دروغ و خودخواهی غلبه خواهند کرد. این فصل به تبیین قوانین کیهانی می پردازد که تضمین کننده تداوم و پیروزی عدالت در عرصه فردی و جمعی هستند.
فصل چهارم: عدل در شر
این فصل عمیق ترین تحلیل آلن را درباره عدل در شر و مفهوم رنج ارائه می دهد. او با قدرت استدلال می کند که تمامی بدبختی ها و رنج های بشری، نتیجه جهل، اشتباهات و انتخاب های نادرست هستند. رنج، در واقع، پیامد طبیعی قوانین اخلاقی جهان است که به منظور آموزش و راهنمایی انسان ها به سمت آگاهی و حکمت عمل می کند. آلن تاکید می کند که در ساختار اخلاقی جهان، هیچ بی عدالتی وجود ندارد و هر سختی، در نهایت به نفع رشد و تکامل روح است.
این یک حقیقت بزرگ است که همه ی بدی های انسانی از جهل و از اشتباهات و بدکاری ناشی از آن سرچشمه می گیرند. بنابراین، این امر عادلانه و درست است. اما با این که عادلانه و درست است، مطلوب نیست؛ شر است و باید بر آن غلبه کرد.
فصل پنجم: عدل و عشق
پس از تبیین مفهوم عدل و رنج، آلن در این فصل به ارتباط آن با عشق می پردازد. او نشان می دهد که درک واقعی عدالت، انسان را به سوی عشق بی قید و شرط سوق می دهد. عشق، نه یک احساس صرف، بلکه حالتی از آگاهی است که فراتر از خودخواهی و جهل می رود. دستیابی به عدل واقعی، تنها از طریق پرورش عشق و شفقت در قلب انسان امکان پذیر است. این فصل بر نقش عشق به عنوان نیروی تحول آفرین در سطح فردی و اجتماعی تأکید می کند.
فصل ششم: محافظت از خود: حیوانی، انسانی و ملکوتی
آلن در این فصل به بررسی سطوح مختلف محافظت از خود می پردازد: حیوانی (غریزی)، انسانی (عقلانی) و ملکوتی (معنوی). او استدلال می کند که انسان باید از سطح محافظت حیوانی و صرفاً فیزیکی فراتر رفته و به سوی محافظت عقلانی و معنوی حرکت کند. محافظت ملکوتی، از طریق پرورش افکار پاک، عادات درست و همسویی با قوانین کیهانی حاصل می شود و انسان را از شرور درونی و بیرونی مصون می دارد.
فصل هفتم: هوانوردی و آگاهی جدید
این فصل که شاید یکی از انتزاعی ترین بخش های کتاب باشد، به مفهوم آگاهی جدید و پیوند میان رخدادها، احساسات و انرژی ها می پردازد. آلن در اینجا به درکی نوین از جهان اشاره می کند که فراتر از ادراکات حسی است. او از پیوند عمیق میان حالات درونی انسان و رخدادهای بیرونی سخن می گوید و نشان می دهد که چگونه با بالا بردن سطح آگاهی، می توان به درک کامل تری از جهان و جایگاه خود در آن دست یافت. این بخش، خواننده را به سمت یک بیداری معنوی و درک عمیق تر از وحدت هستی هدایت می کند.
فصل هشتم: شجاعت جدید
فصل پایانی کتاب به شجاعت جدید می پردازد. این شجاعت، نه شجاعت فیزیکی در میدان نبرد، بلکه قدرت درونی برای غلبه بر ترس ها، تردیدها، و نقاط ضعف درونی است. آلن تأکید می کند که برای دستیابی به خود واقعی و زندگی ای مملو از آرامش و هدف، نیاز به شجاعتی هست که با شهامت درونی و پافشاری بر اصول اخلاقی همراه باشد. این فصل، به نوعی یک فراخوان برای اقدام است و خواننده را تشویق می کند تا با قدرت درونی خود، چالش ها را پشت سر گذاشته و به سوی کمال گام بردارد.
کاربردهای عملی آموزه های انسان و نظام ها در زندگی مدرن
آموزه های کتاب انسان و نظام ها تنها مجموعه ای از نظریات فلسفی نیستند، بلکه دستورالعمل های عملی و کاربردی برای زندگی در عصر حاضر ارائه می دهند. درک این مفاهیم می تواند به تحولی عمیق در ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی منجر شود.
کنترل افکار و انتخاب های روزمره
مهم ترین کاربرد عملی، توانایی کنترل افکار در زندگی روزمره است. آلن به ما می آموزد که هر فکری، یک بذر است که کاشته می شود و میوه می دهد. با انتخاب آگاهانه افکار مثبت، سازنده و اخلاقی، می توانیم بذرهای سعادت و موفقیت را بکاریم. این به معنای پرورش مثبت اندیشی حقیقی است که از درون نشأت می گیرد، نه صرفاً یک خوش بینی سطحی. در عمل، این اصل به ما کمک می کند تا در مواجهه با چالش ها، به جای گرفتار شدن در افکار منفی و ناامیدی، به دنبال راه حل ها و فرصت ها باشیم. این رویکرد، پایه و اساس هر گونه خودسازی و توسعه فردی است.
تأثیر بر تصمیم گیری های شخصی و حرفه ای
درک عمیق رابطه افکار و اعمال، تصمیم گیری های ما را، چه در سطح شخصی و چه در سطح حرفه ای، تحت تأثیر قرار می دهد. هنگامی که می دانیم هر تصمیم، بازتابی از افکار زیربنایی ماست، با دقت و مسئولیت پذیری بیشتری عمل می کنیم. در محیط کار، این به معنای اتخاذ رویکردهای اخلاقی، همکاری سازنده، و تلاش برای تعالی است. در زندگی شخصی، به معنای انتخاب های آگاهانه در روابط، سلامتی، و اهداف زندگی است. این آگاهی، ما را از تصمیم گیری های عجولانه یا مبتنی بر ترس بازمی دارد و به سمت انتخاب هایی سوق می دهد که با ارزش های درونی و اهداف بلندمدت ما همسو هستند.
ایجاد رویکرد مثبت اندیش و مسئولیت پذیر
آموزه های آلن به افراد کمک می کند تا یک رویکرد مثبت اندیش و در عین حال مسئولیت پذیر در برابر چالش های زندگی اتخاذ کنند. به جای مقصر دانستن عوامل بیرونی یا سرنوشت کور، انسان می آموزد که مسئولیت کامل تأثیر افکار بر سرنوشت خود را بپذیرد. این مسئولیت پذیری، نه بار سنگین، بلکه یک قدرت توانمندکننده است؛ زیرا به ما نشان می دهد که توانایی تغییر شرایط را از طریق تغییر درونی خود داریم. این رویکرد، به ویژه در شرایط بحرانی، به افراد امکان می دهد تا با حفظ آرامش و امید، به دنبال راهکارهای خلاقانه باشند و از تجربیات سخت درس بگیرند.
ارتقاء سلامت روان و آرامش درونی
یکی از مهم ترین کاربردهای آموزه های انسان و نظام ها، ارتقاء سلامت روان و دستیابی به آرامش درونی است. با درک اینکه رنج ها ریشه در افکارمان دارند، می توانیم از چرخه های منفی گرایی و اضطراب رهایی یابیم. نظم درونی که از طریق خودسازی و کنترل افکار حاصل می شود، منجر به کاهش استرس، افزایش تمرکز و آرامش ذهن می شود. این حالت، بستر مناسبی برای رشد معنوی و شکوفایی استعدادهای نهفته فردی فراهم می آورد. کتاب آلن به ما یادآوری می کند که شادی و آرامش، از بیرون کسب نمی شوند، بلکه از درون، از طریق پرورش یک ذهن آرام و هدفمند، برمی خیزند.
شکی نیست که طمع زیادی در جهان وجود دارد، چون انسانیت در مرحلهٔ کنونی از تکامل خود، عمدتاً درس هایش را از مسیرهای خودخواهانه می آموزد، اما طمع هیچ گاه نمی تواند در یک نظام «بیرونی» وجود داشته باشد؛ طمع فقط می تواند در قلب انسان ها وجود داشته باشد و فقط می تواند به طمع کاران آسیب بزند.
گزیده ای از جملات کلیدی جیمز آلن
فلسفه جیمز آلن را می توان در جملات کوتاه و پرمغز او جستجو کرد که هر یک حاوی عصاره ای از حکمت و بینش او درباره زندگی و تأثیر افکار بر سرنوشت هستند. این جملات نه تنها الهام بخش اند، بلکه نقش کلیدی در درک قانون جذب از دیدگاه جیمز آلن و خودسازی و مثبت اندیشی دارند:
- ما همان ساخته های خودمان هستیم.
- انسان همان اندیشه است.
- شر تنها یک شکل ناپایدار از خیر است و وقتی با کمال و خلوص مواجه شود، ناپدید می شود.
- ذهن، باغ است و افکار، بذرهای آن. شما می توانید باغ خود را کشت کنید یا بگذارید بیابان شود.
- خوشبختی چیزی نیست که به دست آورده شود؛ بلکه کیفیتی است که پرورش می یابد.
- آرامش درونی از رهایی از جهل و عدم درک قوانین کیهانی نشأت می گیرد.
- قدرت فکری تنها با درک اینکه افکار ما، سازندگان سرنوشت ما هستند، آغاز می شود.
این گزیده ها نشان می دهند که چگونه آلن بر مسئولیت پذیری فردی در قبال افکار و اعمال تأکید دارد و معتقد است که رهایی از رنج و دستیابی به سعادت، تنها با کنترل و پرورش ذهن ممکن است.
جمع بندی: رهیافتی به تحول فردی و اجتماعی
خلاصه کتاب انسان و نظام ها (نویسنده جیمز آلن) یک پیام قدرتمند و تحول آفرین را به ارمغان می آورد: زندگی فردی و ساختارهای اجتماعی ما، مستقیماً از افکار درونی ما نشأت می گیرند. جیمز آلن با بصیرت عمیق خود، نشان می دهد که رنج ها، ناملایمات و بی عدالتی ها، نتیجه قوانین کور سرنوشت نیستند، بلکه پیامدهای منطقی جهل، خودخواهی و ناهنجاری های فکری جمعی هستند. در مقابل، سعادت، آرامش و پیشرفت، محصول طبیعی پرورش مثبت اندیشی، اخلاق و آگاهی فردی و جمعی است.
تأکید جیمز آلن بر این حقیقت که ما همان ساخته های خودمان هستیم، نه تنها یک دعوت به خودسازی و توسعه فردی است، بلکه فراخوانی برای مسئولیت پذیری در قبال جهان اطرافمان نیز به شمار می رود. او به ما یادآوری می کند که برای ایجاد تغییرات پایدار در جامعه، ابتدا باید به تحول درونی خود بپردازیم. با درک رابطه افکار و اعمال و تأثیر آن ها بر سیستم های اجتماعی و افکار فردی، می توانیم نه تنها زندگی خود را دگرگون کنیم، بلکه به نیرویی فعال در جهت ساختن جامعه ای عادلانه تر، صلح آمیزتر و سعادتمندتر تبدیل شویم.
«انسان و نظام ها» نه تنها یک کتاب برای خواندن، بلکه یک راهنما برای زندگی است؛ راهنمایی که با الهام از اصول فلسفه جیمز آلن در انسان و نظام ها، مسیر دستیابی به نظم درونی و آگاهی جدید را روشن می کند. این اثر برای هر کسی که به دنبال درک عمیق تر از خود و جهان است و می خواهد سهمی در خلق یک آینده بهتر داشته باشد، ضروری است. پیام ماندگار جیمز آلن، همچنان پس از سال ها، زنده و جاری است و به ما یادآوری می کند که قدرت تحول، همیشه در درون خودمان نهفته است.