خلاصه کتاب در یک ظهر داغ تابستان دختری از بصره آمد ( نویسنده جمشید خانیان )
خلاصه کتاب در یک ظهر داغ تابستان دختری از بصره آمد ( نویسنده جمشید خانیان )
«در یک ظهر داغ تابستان دختری از بصره آمد» اثر جمشید خانیان، داستانی عمیق و تاثیرگذار در ادبیات نوجوان است که به کاوش در پیچیدگی های عشق، رقابت، دوستی و بحران هویت در دوران بلوغ می پردازد. این رمان با ظرافت خاصی، روابط انسانی و چالش های اجتماعی را در بستر زندگی جوانان روایت می کند. رمان، اثری برجسته از جمشید خانیان است که با زبانی شیوا و فضاسازی منحصربه فرد، مخاطب را به دنیایی از احساسات ناب و سوالات بنیادین می برد. این اثر توانسته جوایز متعددی را از آن خود کند و جایگاه ویژه ای در ادبیات معاصر ایران پیدا کند.
جمشید خانیان، از نویسندگان برجسته ادبیات کودک و نوجوان ایران، با خلق «در یک ظهر داغ تابستان دختری از بصره آمد» بار دیگر توانایی خود را در پرداختن به موضوعات حساس و عمیق، در قالبی مناسب برای مخاطبان جوان، به نمایش گذاشته است. این کتاب نه تنها یک روایت عاشقانه است، بلکه کاوشی درونی در معنای دوستی، وفاداری، از خودگذشتگی و پذیرش تفاوت هاست. داستان در فضایی گرم و آفتاب زده از جنوب ایران رقم می خورد و با ورود دختری مرموز و زیبا از بصره، زندگی سه دوست نوجوان را دستخوش تحولاتی عمیق و غیرمنتظره می کند. خانیان با استفاده از زبانی ساده اما پرمغز، خواننده را به بطن ماجراها می کشاند و او را با شخصیت هایی همدل می سازد که هر یک به نوعی نماینده چالش ها و دغدغه های دوران حساس نوجوانی هستند.
این مقاله به منظور ارائه یک خلاصه جامع و تحلیلی از کتاب «در یک ظهر داغ تابستان دختری از بصره آمد» تهیه شده است. هدف، آشنایی عمیق تر با طرح داستان، شخصیت ها، مضامین محوری و سبک نوشتاری جمشید خانیان است. بررسی این ابعاد، به خوانندگان کمک می کند تا درک بهتری از ارزش های ادبی و پیام های انسانی نهفته در این اثر کسب کنند.
در یک نگاه: مروری بر رمان «در یک ظهر داغ تابستان دختری از بصره آمد»
رمان «در یک ظهر داغ تابستان دختری از بصره آمد» اثری واقع گرایانه و نوجوانانه است که در بستر درام عاشقانه خود، به موضوعات اجتماعی و روانشناختی عمیقی می پردازد. داستان در محله ای گرم و سنتی در جنوب ایران و در فضایی تابستانی روایت می شود که گرمای هوا و حس رخوت آن، با شور و هیجان نوجوانی و عشق های نخستین در هم می آمیزد. این تلفیق فضایی، بستر مناسبی برای شکل گیری رویدادهای پرکشش و تحولات درونی شخصیت ها فراهم می آورد. حال و هوای کلی داستان سرشار از کنجکاوی، تردید، شیفتگی و گاه اندوه است که خواننده را تا پایان با خود همراه می سازد.
محوریت داستان بر سه نوجوان پسر است که دوستی دیرینه ای با یکدیگر دارند و روزمرگی های تابستانی شان را با شیطنت ها و بازی های نوجوانانه سپری می کنند. ورود دختری از بصره به محله، کاتالیزور اصلی تغییر و تحول در زندگی این سه دوست می شود. این دختر، نه تنها به دلیل زیبایی و جذابیتش، بلکه به خاطر پیشینه و رازهای پنهان زندگی اش، نقشی محوری در دگرگون کردن روابط و درونیات این پسران ایفا می کند. او نمادی از ورود عنصر خارجی و ناشناخته ای است که آرامش ظاهری محله و دوستی های سنتی را به چالش می کشد و مسیر داستان را به سمت پیچیدگی های عاطفی و اخلاقی هدایت می کند. این تقابل میان آرامش گذشته و چالش های حال، بستر اصلی روایت خانیان را تشکیل می دهد.
کاوش در عمق داستان: خلاصه تفصیلی «در یک ظهر داغ تابستان دختری از بصره آمد»
کتاب «در یک ظهر داغ تابستان دختری از بصره آمد» با داستانی پرکشش و لایه لایه، خواننده را به سفری عمیق در دنیای نوجوانی و پیچیدگی های آن دعوت می کند. این داستان فراتر از یک روایت ساده از عشق اول است و به مسائل مهمی چون دوستی، رقابت، پناهندگی و هویت یابی می پردازد.
پیش درآمدی بر دگرگونی: زندگی آرام پیش از ورود دختر بصره ای
پیش از ورود دختر بصره ای، رمان تصویری آرام و نوستالژیک از زندگی روزمره در یک محله سنتی جنوبی ارائه می دهد. سه دوست نوجوان پسر، در اوج تابستان، روزهای خود را با بازی، شوخی و گشت وگذار در کوچه ها و محله های گرم آبادان سپری می کنند. این دوستی صمیمانه و بی دغدغه، محور اصلی زندگی آن هاست. فعالیت های روزمره، روابط با خانواده و همسایگان، و فضای گرم و گاه کسل کننده تابستان، به خوبی به تصویر کشیده می شود. این بخش از داستان، زمینه چینی برای ورود عنصری است که قرار است این آرامش و سادگی را برهم زند و شخصیت ها را با چالش های جدیدی مواجه سازد.
ورود مرموز: دختری که تابستان را تغییر داد
حضور دختری از بصره و خانواده اش در محله، نقطه ی آغازین تحولات داستان است. این دختر، با زیبایی خاص و هاله ای از ابهام که او را در بر گرفته، به سرعت توجه سه دوست را به خود جلب می کند. هر یک از پسران، به طریقی متفاوت، تحت تأثیر جذابیت و شخصیت او قرار می گیرند. این تأثیر اولیه، نه تنها بر احساسات آن ها نسبت به دختر، بلکه بر روابط درونی خودشان نیز سایه می افکند. نگاه ها، زمزمه ها، و کشش های ناخودآگاه، جرقه های رقابتی را روشن می سازد که پیش از آن در دوستی آن ها جایگاهی نداشت. اینجاست که معصومیت دوران کودکی جای خود را به شور و هیجان عشق های نوجوانی می دهد.
رقابت و رفاقت: جدال بر سر عشق اول
با عمیق تر شدن احساسات نسبت به دختر بصره ای، مثلث عاشقانه پیچیده ای شکل می گیرد. دوستی دیرینه سه پسر، ناگهان در آزمونی دشوار قرار می گیرد. هر یک از آن ها تلاش می کند تا به نوعی توجه دختر را به خود جلب کند و در این مسیر، گاه ناخواسته، رفاقتشان را به چالش می کشند. سوءتفاهم ها، حسادت ها و رقابت های پنهان، فضای داستان را پرتنش و هیجان انگیز می کند. خانیان با ظرافت، لحظاتی را به تصویر می کشد که در آن مرز میان دوستی و عشق، وفاداری و حس تصاحب، باریک و ناپیدا می شود. این بخش از داستان، به خوبی درونمایه دوستی در برابر عشق را برجسته می سازد و به خواننده نشان می دهد که چگونه احساسات نوظهور می توانند ساختارهای قدیمی روابط را متزلزل کنند.
«احساس کردم خون در رگ هایم یخ زده و نفسم به شماره افتاده است. باید به جایی تکیه می دادم. به کجا؟ به کجا خدایا؟ ای کاش می شد دستم را می گرفتم به هوا. و هوا کمکم می کرد که بایستم. داشتم پس می افتادم. آمدم تکیه بدهم به پایِ راستم که بعد پای چپم را بلند کنم، نتوانستم. انگار… انگار هر دو پایم را در قالبِ سِمِنت و سنگ سیاه خشک کرده بودند.»
رازهای پنهان و حقیقت پناهندگی
همزمان با پیشرفت روابط عاشقانه و رقابتی، لایه های عمیق تری از داستان نیز نمایان می شود. به تدریج، خواننده با مشکلات و رازهای خانواده دختر بصره ای آشنا می شود. مسئله پناهندگی و ترس از دست دادن، بخش مهمی از زندگی این خانواده را تشکیل می دهد. این مسائل، نه تنها بر رفتار و تصمیمات دختر تأثیر می گذارد، بلکه بر نگرش پسران نسبت به او و شرایط زندگی اش نیز اثرگذار است. درونمایه ترس از دست دادن و غربت، به داستان عمق بیشتری می بخشد و خواننده را با واقعیت های تلخ تری از زندگی مواجه می سازد. این بخش از داستان، به مسائل اجتماعی و انسانی فراتر از روابط عاشقانه می پردازد و ابعاد وسیع تری به رمان می بخشد.
اوج داستان: تصمیمات سرنوشت ساز
نقطه اوج داستان، جایی است که شخصیت ها مجبور به رویارویی با حقایق تلخ و گرفتن تصمیمات دشوار می شوند. رویدادهای کلیدی، مسیر زندگی هر یک از شخصیت ها را به گونه ای غیرقابل بازگشت تغییر می دهد. این لحظات سرنوشت ساز، نه تنها روابط آن ها را دگرگون می کند، بلکه به رشد و بلوغ هر کدام از آن ها نیز کمک می کند. تصمیماتی که در این بخش از داستان گرفته می شود، پیامدهای عمیقی دارد و نشان می دهد که چگونه تجربیات دشوار می توانند انسان ها را قوی تر و آگاه تر سازند. خانیان با مهارت، این لحظات حساس را به تصویر می کشد و تعلیق لازم را برای نگه داشتن خواننده در اوج هیجان فراهم می کند.
فرجام و فراتر از آن: بلوغ و درک زندگی
پایان بندی کتاب، با حفظ تعلیق برای ترغیب خواننده به مطالعه کامل اثر، سرنوشت نهایی روابط و تحول شخصیت ها را به گونه ای ظریف ترسیم می کند. گرچه جزئیات پایانی برای حفظ جذابیت داستان فاش نمی شود، اما مسیر رشد و بلوغ شخصیت ها به وضوح نشان داده می شود. آن ها از تجربیات خود درس می گیرند و با درک عمیق تری از زندگی و روابط انسانی، مسیر خود را ادامه می دهند. پیام های کلی که از پایان داستان برداشت می شود، بر اهمیت پذیرش واقعیت ها، ارزش دوستی و بلوغ فکری و عاطفی تأکید دارد. این پایان بندی، با وجود عدم قطعیت، رضایت بخش است و خواننده را به تأمل در زندگی و انتخاب هایش وامی دارد.
تحلیل شخصیت ها: آینه ای از نوجوانی در «در یک ظهر داغ تابستان دختری از بصره آمد»
شخصیت پردازی در «در یک ظهر داغ تابستان دختری از بصره آمد» یکی از نقاط قوت اصلی اثر است. جمشید خانیان با مهارت خاصی، پیچیدگی های روانی و عاطفی دوران نوجوانی را در قالب شخصیت هایش به نمایش می گذارد و هر یک را به نمادی از جنبه های مختلف این دوران تبدیل می کند.
سه دوست: نمادهای متفاوت از دوران بلوغ
سه پسر نوجوان داستان، هر یک دارای ویژگی های منحصر به فردی هستند که آن ها را از یکدیگر متمایز می کند. این تفاوت ها، نه تنها به پویایی روابطشان کمک می کند، بلکه بازتاب دهنده گوناگونی شخصیت ها در دوران بلوغ است:
- شخصیت عمل گرا و جسور: یکی از پسران اغلب نقش رهبر را بازی می کند؛ جسور، بی پروا و مایل به اقدام سریع. او بیشتر بر پایه غریزه ها و تمایلات آنی خود عمل می کند و ممکن است در مواجهه با عشق نیز رویکردی مستقیم و تهاجمی داشته باشد. رشد او در داستان معمولاً با پذیرش مسئولیت و درک عواقب اعمالش همراه است.
- شخصیت رویایی و درون گرا: دیگری ممکن است بیشتر اهل خیال پردازی، درون گرایی و تأمل باشد. او دنیا را از دریچه احساسات و رویاهای خود می بیند و عشق را نیز با عمق بیشتری تجربه می کند، هرچند ممکن است در ابراز آن دچار مشکل شود. تحول این شخصیت اغلب با غلبه بر ترس ها و یافتن صدای درونی خود اتفاق می افتد.
- شخصیت احساساتی و میانجی گر: نفر سوم ممکن است نقش متعادل کننده را ایفا کند؛ احساساتی، همدل و سعی در حفظ انسجام گروه. او بیشتر به روابط و احساسات دیگران اهمیت می دهد و تلاش می کند تا اختلافات را حل کند. رشد او در داستان با کشف هویت مستقل خود و توانایی ایستادگی بر باورهایش نمود پیدا می کند.
هر سه شخصیت در طول داستان، در مواجهه با عشق و رقابت، دستخوش تغییر و تحول می شوند. آن ها یاد می گیرند که چگونه با احساسات پیچیده خود کنار بیایند، انتخاب های دشوار انجام دهند و معنای واقعی دوستی و عشق را درک کنند. این فرایند رشد، عنصر مهمی در مفهوم سازی بلوغ در این رمان است.
دختر بصره ای: کاتالیزور دگرگونی
دختر بصره ای، با وجود اینکه ممکن است کمتر از سه پسر در کانون روایت باشد، نقش کاتالیزوری و محوری در داستان ایفا می کند. او شخصیتی پیچیده و چندوجهی دارد که نه تنها زیبایی ظاهری، بلکه پیشینه زندگی و رازهایش، او را متمایز می سازد. نقش او صرفاً یک معشوقه نیست؛ بلکه او نمادی از عنصری خارجی و ناشناخته است که وارد یک سیستم بسته (دنیای سه دوست) می شود و آن را به چالش می کشد.
درون مایه های پنهان شخصیت او شامل تنهایی ناشی از مهاجرت و پناهندگی، امید به یافتن جایی برای تعلق، و تأثیر گذشته بر حال است. او با حضور خود، آینه ای در برابر پسران قرار می دهد تا آن ها خود را بهتر بشناسند و به لایه های پنهان احساساتشان دست یابند. او نه تنها عشق، بلکه رقابت، حسادت، و در نهایت بلوغ را برای آن ها به ارمغان می آورد. این دختر، با سکوت ها و نگاه هایش، از کلمات نیز گویاتر است و تاثیر عمیقی بر هر یک از شخصیت های پسر و مسیر داستان می گذارد.
مضامین عمیق و پیام های ماندگار کتاب
کتاب «در یک ظهر داغ تابستان دختری از بصره آمد» فراتر از یک داستان ساده، به بررسی چندین مضمون عمیق می پردازد که آن را به اثری چندوجهی و قابل تأمل تبدیل می کند. این مضامین، ابعاد مختلف زندگی نوجوانی و چالش های اجتماعی را به تصویر می کشد.
عشق و شیفتگی در دوران بلوغ
یکی از اصلی ترین مضامین کتاب، عشق اول و شیفتگی نوجوانانه است. خانیان با واقع بینی، احساسات پرشور، گاه بی منطق و سرشار از تردید نوجوانی را به تصویر می کشد. این عشق، با شور و هیجان فراوان آغاز می شود، اما به تدریج با چالش های درونی و بیرونی مواجه می شود. نویسنده به ظرافت، نوسانات عاطفی، حسادت ها و امیدهای کاذب را که جزء جدایی ناپذیر این دوران است، بیان می کند. این نگاه واقع بینانه به عشق، به مخاطب نوجوان کمک می کند تا احساسات خود را بهتر درک کند.
دوستی در برابر رقابت
تقابل دوستی دیرینه و رقابت برای جلب توجه دختری واحد، مضمون دیگری است که به عمق داستان می افزاید. کتاب به خوبی نشان می دهد که چگونه یک دوستی محکم و دیرینه، می تواند در مواجهه با میل به تصاحب عشق، به چالش کشیده شود. این بخش از داستان به پرسش هایی درباره وفاداری، از خودگذشتگی و معنای واقعی رفاقت می پردازد. شخصیت ها در این کشمکش، مجبور به انتخاب هایی می شوند که بر روابط آینده شان تأثیر می گذارد و به بلوغ عاطفی آن ها کمک می کند.
چالش های پناهندگی و هویت یابی
حضور خانواده دختر بصره ای به عنوان پناهنده، بعد اجتماعی مهمی به داستان می بخشد. این مضمون به تصویرسازی چالش های زندگی در شرایط آوارگی، حس غربت، و تلاش برای سازگاری در محیطی جدید می پردازد. این مسائل نه تنها بر زندگی دختر، بلکه بر نگرش جامعه محلی و واکنش های پسران نیز تأثیر می گذارد. علاوه بر این، شخصیت ها، به ویژه دختر بصره ای، در مسیر داستان با بحران هویت یابی مواجه می شوند؛ پرسش هایی درباره اینکه چه کسی هستند و به کجا تعلق دارند. این مضامین، داستان را از یک روایت صرفاً عاشقانه فراتر برده و آن را به اثری با ارزش های اجتماعی و انسانی عمیق تبدیل می کند.
مسئله خانواده و تعلق
نقش خانواده و احساس تعلق به یک مکان یا گروه، از دیگر مضامین کلیدی است. داستان به اهمیت حمایت خانواده در دوران بحران و تأثیر آن بر تصمیمات شخصیت ها می پردازد. برای دختر بصره ای، احساس تعلق به خانواده و حفظ آن در شرایط پناهندگی، اهمیتی دوچندان دارد. برای پسران نیز، روابط خانوادگی و تعلق به محله قدیمی شان، بستری برای رشد و تجربه محسوب می شود. این مضامین، لایه های انسانی داستان را غنی تر می سازد و به خواننده کمک می کند تا ارزش های بنیادی زندگی را بهتر درک کند.
سبک نگارش جمشید خانیان: خلق فضایی منحصر به فرد
جمشید خانیان در رمان «در یک ظهر داغ تابستان دختری از بصره آمد» از سبک نگارشی خاص و متمایزی بهره می برد که به اثر او عمق و جذابیت ویژه ای می بخشد. این سبک، تلفیقی از سادگی در عین حال عمق، توصیفات زنده و ملموس، و فضاسازی استادانه است که خواننده را به طور کامل درگیر داستان می کند.
زبان و لحن توصیفی
زبان خانیان در این کتاب، با وجود سادگی و روانی، از عمق و قدرت بالایی برخوردار است. او از کلمات و عباراتی استفاده می کند که به خوبی احساسات و افکار شخصیت ها را منتقل می کند، بدون آنکه دچار پیچیدگی های زبانی شود. لحن داستان، تلفیقی از ملایمت و گاه تندی است که متناسب با اوج و فرودهای عاطفی روایت تغییر می کند. توصیفات او از مناظر طبیعی جنوب، هوای گرم تابستان، و جزئیات زندگی روزمره، بسیار زنده و ملموس است و به خواننده امکان می دهد تا فضای داستان را به وضوح تصور کند.
یک نقل قول از متن کتاب به خوبی این توصیفات را نشان می دهد:
«x رفت طرف پیرمرده. و بعد هر دو باهم رفتند طرفِ اکالیپتوس. بوی تندِ روغنِ زیتون نمی دانم از کجا به دماغم خورد. آن ها پای اکالیپتوس ایستادند و سر بلند کردند. حتماً نگاه کرده بودند به مرغِ عشق ها و بلبلِ خرمایی که تک افتاده بود. در این حالت، مویِ بلندِ او مثلِ مثلِ مثلِ آبشاری که از صخره ای بلند بریزد پایین، ریخته بود تا روی کمرش.»
فضاسازی گرم و ملموس جنوب
خانیان در فضاسازی تبحر خاصی دارد. او با جزئیات دقیق و حس برانگیز، فضای گرم و آفتابی آبادان را به تصویر می کشد؛ کوچه های پرپیچ وخم، خانه های قدیمی، و شور زندگی در فصل تابستان. این فضاسازی نه تنها بستر فیزیکی داستان را فراهم می کند، بلکه بازتابی از حالت های درونی شخصیت ها و گرمای روابط آن ها نیز هست. خواننده به واسطه این توصیفات، می تواند حس و حال محیط را لمس کند و با شخصیت ها همدل شود.
ظرافت های ادبی و ساختاری
در ساختار نحوی جملات خانیان، ظرافت هایی وجود دارد که متن را متمایز می کند. او گاه با استفاده از تکرار کلمات، ریتم خاصی به جملات می بخشد و تأکید بیشتری بر احساسات شخصیت ها ایجاد می کند. استفاده از جملات کوتاه و پرمعنا، به همراه دیالوگ های طبیعی و باورپذیر، به جذابیت اثر می افزاید. این ظرافت ها، در کنار قدرت نویسنده در خلق تعلیق و نگه داشتن خواننده در اوج هیجان، باعث می شود «در یک ظهر داغ تابستان دختری از بصره آمد» به اثری به یادماندنی در ادبیات نوجوان تبدیل شود.
جایگاه «در یک ظهر داغ تابستان دختری از بصره آمد» در ادبیات نوجوان ایران
رمان «در یک ظهر داغ تابستان دختری از بصره آمد» به دلایل متعدد، جایگاه ویژه ای در ادبیات نوجوان ایران دارد و فراتر از یک داستان صرفاً سرگرم کننده عمل می کند. این کتاب توانسته با تلفیق ارزش های ادبی، پیام های اخلاقی و اجتماعی، و قدرت داستان پردازی، اثری ماندگار و تأثیرگذار خلق کند.
یکی از مهمترین دلایل ارزش این کتاب، قدرت آن در بازتاب واقعیت های اجتماعی و انسانی است. خانیان نه تنها به مسائل عاطفی و روانشناختی دوران بلوغ می پردازد، بلکه موضوعاتی چون پناهندگی، غربت، و چالش های هویتی را نیز با ظرافت و همدلی مورد بررسی قرار می دهد. این رویکرد، به نوجوانان کمک می کند تا با جنبه های مختلف جامعه و تجربیات انسانی آشنا شوند و درک عمیق تری از جهان اطراف خود پیدا کنند. کتاب، به نوجوانان می آموزد که چگونه با تفاوت ها کنار بیایند و همدلی بیشتری نسبت به دیگران داشته باشند.
قدرت داستان پردازی و شخصیت پردازی نویسنده نیز از جمله نقاط قوت این اثر است. خانیان با خلق شخصیت های ملموس و باورپذیر، خواننده را به دنیای آن ها می برد و او را درگیر چالش ها و احساساتشان می کند. شخصیت ها در طول داستان رشد می کنند و بلوغ می یابند، که این فرایند برای مخاطب نوجوان بسیار الهام بخش است. زبان ساده و در عین حال عمیق نویسنده، فضاسازی منحصر به فرد جنوب ایران و روایت روان، همگی به جذابیت و خوانایی این رمان می افزاید.
توصیه «در یک ظهر داغ تابستان دختری از بصره آمد» به مخاطبان خاصی است. این کتاب برای نوجوانانی که به داستان های واقع گرایانه با درونمایه های عاشقانه، اجتماعی و روانشناختی علاقه دارند، بسیار مناسب است. همچنین، والدینی که به دنبال کتاب هایی با پیام های عمیق و آموزنده برای فرزندانشان هستند، می توانند این اثر را انتخاب کنند. علاوه بر این، پژوهشگران و منتقدان ادبیات نوجوان نیز می توانند این کتاب را به عنوان نمونه ای موفق از پرداختن به مسائل پیچیده در قالبی مناسب برای این گروه سنی، مورد مطالعه و تحلیل قرار دهند.
درباره جمشید خانیان: نویسنده ای توانا در دنیای ادبیات کودک و نوجوان
جمشید خانیان، متولد ۱۳۴۰ در آبادان، یکی از نام های درخشان و پرکار در ادبیات معاصر ایران، به ویژه در حوزه کودک و نوجوان است. او نه تنها یک داستان نویس چیره دست، بلکه نمایشنامه نویس، منتقد و پژوهشگر ادبی نیز محسوب می شود. خانیان با تسلط ویژه خود در بازآفرینی دنیای نوجوانان، توانسته آثار ماندگاری خلق کند که بارها مورد تحسین منتقدان و مخاطبان قرار گرفته اند.
زندگی نامه و مسیر ادبی
جمشید خانیان تحصیلات خود را در رشته ادبیات ادامه داد و از همان ابتدا علاقه وافری به خلق داستان و شخصیت پردازی داشت. او فعالیت های ادبی خود را از سال ها پیش آغاز کرد و به تدریج با سبک نوشتاری منحصر به فرد و پرداختن به مضامین عمیق، جایگاه خود را در ادبیات ایران تثبیت کرد. خانیان به عنوان نخستین نویسنده ایرانی، افتخار دعوت به جشنواره «کلاغ سفید» را از سوی کتابخانه بین المللی کودک و نوجوان مونیخ کسب کرد که نشان از اعتبار جهانی آثار او دارد.
معرفی آثار شاخص دیگر
جمشید خانیان کارنامه درخشانی در زمینه تألیف آثار مختلف دارد. او تاکنون ۱۷ عنوان کتاب داستان برای نوجوانان، ۱۱ عنوان کتاب داستان برای بزرگسالان، ۲۴ نمایشنامه و ۳ فیلمنامه منتشر کرده است. برخی از مهمترین آثار او عبارتند از:
- رمان امپراتور کوتوله ی سرزمین لی لی پوت
- مجموعه داستان حافظه ای برای ناقه ی گوش شکافته
- نمایشنامه اگر مرد کوچولویی پیدایش شد که می خندید
- نمایشنامه آداب جنگی کردن بلدرچین های نر
- فیلمنامه روزی از روزها
- رمان طبقه ی هفتم غربی
- رمان عاشقانه های یونس در شکم ماهی
- کتاب قلب زیبای بابور
این آثار، هر یک به نوبه خود، به مسائل مختلفی از جمله هویت، جنگ، صلح، عشق و چالش های اجتماعی با نگاهی عمیق و فلسفی پرداخته اند.
جوایز و افتخارات ملی و بین المللی
جمشید خانیان در طول فعالیت هنری خود، جوایز و افتخارات متعددی را کسب کرده است که نشان از کیفیت و ارزش ادبی آثار او دارد. برخی از این جوایز عبارتند از:
| جایزه/افتخار | توضیح |
|---|---|
| برگزیده ی شورای کتاب کودک | مهر تأییدی بر کیفیت آثار او در حوزه کودک و نوجوان |
| برنده ی نشان طلایی و نقره ای لاک پشت پرنده | جوایزی معتبر در زمینه کتاب های برگزیده کودکان و نوجوانان |
| قرار گرفتن در فهرست افتخار IBBY لندن و مکزیک | شناخته شدن آثار او در سطح بین المللی |
| نامزد دریافت جایزه ی آسترید لیندگرن (۲۰۱۹ و ۲۰۲۱) | یکی از معتبرترین جوایز جهانی ادبیات کودک و نوجوان |
| نامزد دریافت جایزه ی هانس کریستین اندرسن (۲۰۱۹ و ۲۰۲۱) | از جوایز برجسته بین المللی برای نویسندگان و تصویرگران |
| برنده ی جایزه ی غنی پور | جایزه ای ارزشمند در ادبیات دینی و دفاع مقدس |
| برنده ی جایزه ی کتاب های رشد | تقدیر از آثار فاخر و آموزشی |
| برنده ی جایزه ی ماهنامه ی سلام بچه ها و پوپک | جوایزی داخلی برای آثار حوزه کودک و نوجوان |
| برنده ی جایزه ی کتاب کودک و نوجوان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان | یکی از مهمترین نهادهای فرهنگی ایران |
| برنده ی جایزه ی کمیته ی هنر کتاب سال دفاع مقدس | تقدیر از آثار مرتبط با موضوع دفاع مقدس |
| جایزه ٔ ادبی اصفهان | جایزه ای معتبر در ادبیات داستانی ایران |
| جایزه ٔ ربع قرن ادبیات دفاع مقدس | تقدیر از تلاش های او در این حوزه |
این افتخارات نشان می دهد که جمشید خانیان نه تنها در ایران، بلکه در سطح جهانی نیز به عنوان یک نویسنده توانمند و صاحب سبک شناخته شده است.
مشخصات فنی و انتشار کتاب
آگاهی از مشخصات فنی کتاب «در یک ظهر داغ تابستان دختری از بصره آمد» به خوانندگان و پژوهشگران کمک می کند تا اطلاعات دقیق تری درباره این اثر و نسخه چاپی یا الکترونیکی آن کسب کنند. این اطلاعات همچنین برای اهداف کتابخانه ای و مرجع دهی اهمیت دارد.
| مشخصه | توضیح |
|---|---|
| نام کامل کتاب | در یک ظهر داغ تابستان دختری از بصره آمد |
| نویسنده | جمشید خانیان |
| ناشر | نشر افق |
| سال انتشار (چاپ اول) | ۱۴۰۱ (ممکن است چاپ های بعدی نیز موجود باشد) |
| تعداد صفحات | ۱۱۶ صفحه (برای نسخه الکترونیک / چاپی می تواند متفاوت باشد) |
| فرمت کتاب (الکترونیک) | EPUB |
| زبان | فارسی |
| شابک (ISBN) | ۹۷۸-۶۰۰-۳۵۳-۹۳۳-۴ |
| موضوع کتاب | داستان و رمان عاشقانه نوجوان |
| قابلیت دسترسی | نسخه چاپی، نسخه الکترونیک (قابل دسترس در پلتفرم های کتابخوان) |
این اطلاعات، به ویژه شابک، برای جستجو و تهیه نسخه مورد نظر کتاب بسیار مفید است. نشر افق، به عنوان یکی از ناشران معتبر در حوزه ادبیات کودک و نوجوان، نقش مهمی در معرفی و انتشار آثار باکیفیت به مخاطبان ایفا می کند.
«در یک ظهر داغ تابستان دختری از بصره آمد» با ارائه داستانی عمیق و شخصیت هایی ملموس، به اثری ماندگار در ادبیات نوجوان ایران تبدیل شده است. این کتاب نه تنها به کاوش در احساسات پرشور نوجوانی می پردازد، بلکه مسائل اجتماعی و هویتی را نیز با ظرافت و صداقت به تصویر می کشد. جمشید خانیان با سبک نگارش روان و فضاسازی استادانه خود، خواننده را به دنیایی از عشق، رقابت، دوستی و خودشناسی می برد و تجربه ای غنی و تأمل برانگیز را برای او رقم می زند. مطالعه کامل این اثر، درک عمیق تری از پیام های آن و لذت بردن از تمام ظرافت های هنری نویسنده را فراهم می آورد. این کتاب، دعوتی است به تجربه ی دنیایی از احساسات و درس های فراموش نشدنی که هر نوجوانی می تواند با آن ارتباط برقرار کند.