روز بزرگداشت عطار نیشابوری

مواجه عطار با درویشی دوره گرد و پشیمنه پوش که درخواست کمکی نمود و عطار بی پروا گفت تو به من کمک کن و درویشی که جز جان سرمایه ای نداشت پشمینه کلاه خود برداشته و جان به جان افرین میدهد.

روز بزرگداشت عطار نیشابوری
روز بزرگداشت عطار نیشابوری

آفتاب نیوز :

سلوک عارفانه ای که ققنوس وار از خاکستر عشقی زمینی برخاست و سیمرغی شد آشیان گزیده در قاف یقین. راهی پر پیچ و خم گذار از هفت شهر عشق. وادی به وادی مغیلان و اقلیم به اقلیم رهایی و سرانجام بقا در ابدیت فنا الله سیری به پهنای حیات و صعودی به بلندای خاک تا افلاک. 

زندگی عطار با هجوم وحشیانه غز ها صحنه هایی از خشونت و جنایت در اواخر قرن ششم آغاز شد با حمله مغول ها در اوایل سده هفتم در میان شعله های جنگ و تیره روز های خونریزی و خنجر سربازان وحشی این قوم پایان یافت آثار تالیفی او در شراره های جنگ و کتابخانه هایی که سوزانده می شدند دود و خاکستر شد و اگر نبود چند نسخه ای که بیرون از جغرافیای نیشابور و ایران با درایت فرهنگورانی که دل به میراث گرانسنگ ادب فارسی بسته بودند و بدینسان صیانت گردید امروز از آن گنجینه فرهنگ و ادب هیچ نشانی نداشتیم.

آثار ادبی عطار به سیاق آنچه شیوه اهل عرفان و ادب بود با زبان فارسی و به سبک نظم و نثر برخی در قالب غزل و برخی قصیده و رباعی و البته نثر های ارزشمندی که از یغمای زمان و تطاول تتاران ایمن ماند قرن ها اهل خرد را به شگفتی و سالکان طریق حقیقت را به تحسین برانگیخت و در روزگار معاصر که طوفان توفنده انحطاط خرمن معرفت و میراث گرانسنگ ما را به یغما می برد چون گوهری تابناک بر تاج هنر و ادبیات ایران می درخشد و پای کوبان شیشه دردی به دست جهان موسیقی را سرمست باده ناب از صهبای عرفان نموده است تا هر دلی که عاشق است و در پی دلدار روز و شب بر در جان اگاه حاضر و هوشیار باشد و در فنا همدم عطار…

مواجه عطار با درویشی دوره گرد و پشیمنه پوش که درخواست کمکی نمود و عطار بی پروا گفت تو به من کمک کن و درویشی که جز جان سرمایه ای نداشت پشمینه کلاه خود برداشته و جان به جان افرین میدهد.. مرگی که نشان از رهایی او داشت و روح آزاد از بند حیات را پیش چشم حیرت زده اش ترسیم کرد. صرف نظر از اینکه تا چه میزان حقیقت و یا ره افسانه زده باشند؛ بهانه ای تا راه اسمان بر خرد او گشوده شده و طبیب زخمی از عشق را از چنبر حیات ناسوت برهاند و روح دردمند را به سلوک عارفانه بکشاند و حاصل این سیر الهی گذار از هفت شهر عشقی بود که تالیان را جز به خم کوچه ای راه نبود. فراز و فرود های زندگی عطار نشتری بر رگ جان او و مسیحایی که روح حقیقت در خرد می دمید. حقیقتی که از چشمه های معرفت تراوید و بر قاف یقین منزل گزید از نکات برجسته زندگی عطار انکه خانواده ای متمول داشت و همانند معدود صاحب قلمان؛ نیازمند مدح حکام ظالم و ستمگر نگردید.

دکمه بازگشت به بالا