فیلم کمدی This means war

فیلم کمدی This means war
فیلم «این یعنی جنگ» (This Means War)، محصول سال ۲۰۱۲، یک ترکیب هیجان انگیز از کمدی، اکشن و رمانس است که با هوشمندی خاصی مخاطب را درگیر مثلث عشقی و ماجراهای جاسوسی خود می کند. این فیلم با حضور ستارگانی چون کریس پاین، تام هاردی و ریس ویترسپون، داستانی از رقابت دو دوست صمیمی و مامور زبده سازمان سیا را روایت می کند که دلباخته یک زن شده اند و برای تصاحب قلب او، از تمام ابزارها و مهارت های جاسوسی خود بهره می برند.
این اثر سینمایی به کارگردانی جوزف مک گینتی نیکول (McG)، توانست با رویکردی نوآورانه به ژانر کمدی رمانتیک اکشن، تجربه ای سرگرم کننده و پرهیجان را برای مخاطبان فراهم آورد. این یعنی جنگ نه تنها لحظات کمدی دلنشینی را ارائه می دهد، بلکه با صحنه های اکشن پرشور و هیجان، ضربان قلب تماشاگر را نیز بالا می برد و در کنار آن، داستانی از عشق و انتخاب را به تصویر می کشد.
اطلاعات کلی و شناسنامه فیلم این یعنی جنگ
فیلم This Means War که در فارسی به این یعنی جنگ ترجمه شده، یکی از آثار برجسته در ژانر کمدی رمانتیک اکشن است که در سال ۲۰۱۲ به روی پرده سینماها رفت. این فیلم با بهره گیری از تیمی حرفه ای در پشت صحنه و بازیگرانی مطرح، توانست توجه بخش قابل توجهی از مخاطبان را به خود جلب کند. جوزف مک گینتی نیکول، که بیشتر با نام «مک گ» شناخته می شود، کارگردانی این اثر را بر عهده داشت. او پیش از این نیز در آثاری نظیر «فرشتگان چارلی» و «نابودگر: رستگاری» توانایی خود را در ساخت فیلم های اکشن و پرتحرک نشان داده بود و در این فیلم نیز امضای خاص خود را به نمایش گذاشت. فیلمنامه این اثر توسط سیمون کینبرگ و تیموتی داولینگ نوشته شده است که با ترکیبی خلاقانه از طنز، هیجان و احساس، داستانی منحصربه فرد را خلق کردند.
جزئیات دقیق تر این فیلم در جدول زیر آورده شده است:
عنوان اصلی | This Means War |
---|---|
عنوان فارسی | این یعنی جنگ |
کارگردان | جوزف مک گینتی نیکول (McG) |
نویسندگان | سیمون کینبرگ، تیموتی داولینگ |
سال تولید و اکران | ۲۰۱۲ |
ژانر | کمدی، رمانتیک، اکشن |
کشور سازنده | ایالات متحده آمریکا |
زبان | انگلیسی |
مدت زمان | ۹۷ دقیقه |
امتیاز IMDb | ۶.۳ از ۱۰ |
مدت زمان فیلم، که نزدیک به ۱۰۰ دقیقه است، به گونه ای تنظیم شده که ریتم داستان تند و پرکشش باقی بماند و مخاطب از ابتدا تا انتها درگیر وقایع شود. با وجود اینکه فیلم بودجه زیادی نداشت، اما توانست با جذب مخاطبان و فروش مناسب در گیشه، موفقیت تجاری خوبی کسب کند. امتیاز ۶.۳ از ۱۰ در سایت IMDb نیز نشان دهنده استقبال نسبی مخاطبان از این اثر سینمایی است که آن را در زمره فیلم های کمدی-اکشن محبوب قرار می دهد.
خلاصه داستان: وقتی عشق، جاسوسی را به رقابت می کشد
داستان فیلم «این یعنی جنگ» حول محور دو مامور زبده و دوست صمیمی سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA) به نام های اف دی آر فاستر با بازی کاریزماتیک کریس پاین و تاک هانسن با نقش آفرینی تام هاردی می چرخد. این دو، نه تنها در عملیات های پیچیده و خطرناک کنار هم هستند، بلکه در زندگی شخصی نیز بهترین رفقای یکدیگر محسوب می شوند. در ابتدای فیلم، یک ماموریت مشترک آنها در هنگ کنگ به دلیل اشتباهی تاکتیکی با شکست مواجه شده و منجر به مرگ یک خلافکار بین المللی آلمانی به نام هاینریش می شود. همین اتفاق، آنها را به صورت موقت از کار کنار می گذارد و فرصتی برای استراحت و بازنگری به زندگی شخصی شان می دهد.
رقابت عشقی غیرمنتظره
در این دوره مرخصی، تاک که از تنهایی و زندگی مجردی خسته شده، تصمیم می گیرد از طریق یک سایت دوستیابی وارد رابطه شود. او به صورت اتفاقی با لورن اسکات، با بازی ریس ویترسپون، آشنا می شود. لورن یک مشاور تست محصول است که از زندگی عاشقانه ناامید شده و به دنبال تجربه جدیدی است. قرار اول آنها به خوبی پیش می رود و تاک به شدت تحت تاثیر جذابیت و هوش لورن قرار می گیرد.
در همین حین، اف دی آر نیز که به طور اتفاقی لورن را در یک فروشگاه ویدئو می بیند و مجذوب زیبایی او می شود، با سبک خاص خودش اقدام به آشنایی می کند. لورن که از ملاقات با تاک هیجان زده است، به توصیه دوست صمیمی و پرشور خود، تریش (چلسی هندلر)، تصمیم می گیرد با اف دی آر نیز یک قرار ملاقات بگذارد تا گزینه های بیشتری برای انتخاب داشته باشد. اینجاست که داستان فیلم کمدی This Means War پیچیده می شود؛ لورن به صورت همزمان با دو مرد جذاب و دلربا در ارتباط است، بدون آنکه بداند هر دو بهترین دوستان یکدیگر و مامور سیا هستند.
رقابت زمانی آغاز می شود که اف دی آر و تاک متوجه می شوند هر دو عاشق یک زن شده اند. ابتدا سعی می کنند این موضوع را از یکدیگر پنهان کنند، اما خیلی زود حقیقت فاش می شود. آنها با وجود دوستی دیرینه، بر سر لورن وارد یک رقابت تمام عیار و ظاهراً منصفانه می شوند. البته، این منصفانه بودن تنها روی کاغذ است و در عمل، هر دو از تمام ابزارها و تکنیک های جاسوسی خود برای برنده شدن در این نبرد عشقی بهره می برند.
استفاده از ابزار جاسوسی در نبرد عشق
این بخش از داستان، قلب کمدی فیلم را تشکیل می دهد. اف دی آر و تاک با استفاده از دوربین های مداربسته، دستگاه های شنود، ردیاب های جی پی اس و حتی تیم های پشتیبانی سیا، هر حرکت لورن و رقیب خود را زیر نظر می گیرند. صحنه هایی که در آن هر دو مامور به طور همزمان به لورن مشاوره می دهند (یکی از طریق گوشی و دیگری از طریق هندزفری)، یا زمانی که برای خراب کردن قرار ملاقات دیگری از تکنیک های جاسوسی استفاده می کنند، لحظات کمدی فراموش نشدنی را خلق می کند. آنها با تحلیل داده ها و اطلاعاتی که از لورن به دست می آورند، سعی می کنند بهترین قرارها را ترتیب داده و خود را ایده آل ترین گزینه برای او جلوه دهند. این رقابت فراتر از یک دوستی ساده می رود و هر لحظه با چالش های جدیدی همراه می شود.
رقابت عاشقانه میان اف دی آر و تاک، با چاشنی مهارت های جاسوسی پیشرفته، هسته اصلی کمدی و اکشن فیلم «این یعنی جنگ» را تشکیل می دهد و لحظات خنده دار و پرهیجانی را به ارمغان می آورد.
تهدید خارجی و اوج داستان
در میان این رقابت عاشقانه، تهدید دیگری نیز پدیدار می شود. برادر هاینریش، خلافکار آلمانی که در ابتدای فیلم کشته شده بود، برای انتقام از اف دی آر و تاک وارد صحنه می شود. او که معتقد است این دو نفر مسئول مرگ برادرش هستند، نقشه ای برای انتقام می کشد. این تهدید خارجی، لورن را نیز ناخواسته وارد دنیای خطرناک جاسوسی می کند و داستان را به سمت یک اوج هیجان انگیز سوق می دهد. اف دی آر و تاک مجبور می شوند رقابت خود را برای لحظاتی کنار بگذارند و دوباره به عنوان یک تیم برای محافظت از لورن و مقابله با تهدید جدید با یکدیگر همکاری کنند. این همکاری مجدد، نه تنها جان آنها را نجات می دهد، بلکه به لورن کمک می کند تا بفهمد کدام یک از این دو مرد واقعاً برای او مناسب تر است.
اوج داستان، در یک نبرد نهایی و پر زد و خورد به وقوع می پیوندد که در آن لورن باید بین دو مردی که هر دو به نوعی جان او را نجات داده اند، یکی را انتخاب کند. این انتخاب، نه تنها سرنوشت او را تعیین می کند، بلکه دوستی میان اف دی آر و تاک را نیز محک می زند. فیلم با یک پایان رضایت بخش و البته کمی قابل پیش بینی، به نتیجه گیری می رسد که در آن عشق پیروز می شود، اما نه بدون لحظات پرفراز و نشیب و کمدی.
بازیگران و نقش آفرینی های درخشان در فیلم This Means War
یکی از اصلی ترین نقاط قوت فیلم کمدی This Means War، حضور سه بازیگر اصلی توانمند است که شیمی فوق العاده ای با یکدیگر دارند و توانستند کاراکترهای خود را به بهترین شکل ممکن به تصویر بکشند. نقش آفرینی های کریس پاین، تام هاردی و ریس ویترسپون به فیلم عمق بخشیده و لحظات کمدی و رمانتیک آن را باورپذیرتر کرده است.
ریس ویترسپون (Reese Witherspoon) در نقش لورن اسکات
ریس ویترسپون، بازیگر برنده اسکار، در نقش لورن اسکات به عنوان محور اصلی رقابت عشقی ظاهر می شود. لورن شخصیتی پیچیده نیست؛ او یک زن معمولی است که درگیر زندگی روزمره است و به دنبال یافتن عشق واقعی است. ویترسپون با توانایی بالای خود در ایفای نقش های کمدی و رمانتیک، توانسته است لورن را شخصیتی دوست داشتنی، کمی دست وپا چلفتی اما باهوش و مستقل به تصویر بکشد. توانایی او در انتقال سردرگمی لورن بین دو مرد جذاب، و همچنین واکنش های طبیعی او به موقعیت های غیرعادی که به واسطه جاسوس بودن اف دی آر و تاک پیش می آید، بسیار ستودنی است. او تعادل بین لطافت رمانتیک و قدرت درونی شخصیت را به خوبی حفظ می کند و باعث می شود مخاطب با او همذات پنداری کند. شیمی او با هر دو بازیگر مرد به گونه ای است که واقعاً انتخاب را برای او و البته برای مخاطب دشوار می کند.
کریس پاین (Chris Pine) در نقش اف دی آر فاستر
کریس پاین در نقش اف دی آر فاستر، مامور خوش تیپ، جذاب، شوخ طبع و کمی مغرور سیا، درخشان ظاهر می شود. پاین به خوبی کاریزمای لازم برای این شخصیت را به نمایش می گذارد و با بازی روان خود، اف دی آر را به شخصیتی تبدیل می کند که با وجود خودشیفتگی جزئی، همچنان محبوب و قابل علاقه است. صحنه های کمدی که او در رقابت با تاک خلق می کند، از جمله تلاش هایش برای تحت تاثیر قرار دادن لورن یا خراب کردن قرارهای تاک، بسیار خنده دار و به یادماندنی هستند. توانایی پاین در ایفای نقش های اکشن نیز در صحنه های تعقیب و گریز و درگیری های فیلم به خوبی مشهود است. او به خوبی توانسته است یک مامور حرفه ای را در کنار جنبه های کمدی و عاشقانه شخصیتش به نمایش بگذارد.
تام هاردی (Tom Hardy) در نقش تاک هانسن
تام هاردی در نقش تاک هانسن، بهترین دوست اف دی آر و مامور زبده دیگر سیا، تفاوت قابل توجهی با کریس پاین دارد. تاک شخصیتی جدی تر، متفکرتر و حساس تر است که از تنهایی خود رنج می برد و به دنبال یک رابطه پایدار است. هاردی که بیشتر به خاطر نقش های جدی و خشنش شناخته می شود، در این فیلم جنبه کمدی و رمانتیک خود را به نمایش می گذارد. شیمی او با پاین به عنوان دو دوست صمیمی بسیار قوی است و رقابت و کل کل های آنها باورپذیر و سرگرم کننده از آب درآمده است. هاردی به خوبی توانسته است تناقض میان ظاهر خشن و باطن حساس تاک را نشان دهد و این موضوع به پیچیدگی و جذابیت شخصیت او می افزاید. او با ظرافت خاصی احساسات عمیق شخصیت تاک را منتقل می کند و نشان می دهد که حتی یک مامور عملیاتی نیز می تواند درگیر پیچیدگی های احساسی شود.
چلسی هندلر (Chelsea Handler) در نقش تریش
چلسی هندلر در نقش تریش، بهترین دوست لورن، ایفاگر نقش منبع اصلی مشاوره های کمدی و اغلب گستاخانه به لورن است. حضور او به عنوان یک شخصیت جانبی اما تاثیرگذار، به طنز فیلم عمق بیشتری می بخشد. تریش با اظهارنظرهای بی پرده و اغلب غیرمعمول خود، به لورن در مواجهه با این مثلث عشقی غیرعادی کمک می کند و لحظات کمدی بسیاری را ایجاد می کند. بازی هندلر با لحن خاص و کمدی بداهه اش، به یادماندنی است.
سایر بازیگران مهم
علاوه بر بازیگران اصلی، تیموتی اولیفانت در نقش هاینریش، خلافکار آلمانی که به دنبال انتقام از اف دی آر و تاک است، نیز نقش مهمی ایفا می کند. هرچند حضور او به اندازه سه نفر اصلی نیست، اما او به خوبی توانسته است تهدیدی جدی و باورپذیر را برای قهرمانان داستان ایجاد کند و جنبه اکشن فیلم را تقویت نماید. حضور این بازیگران مکمل به همراه بازیگران اصلی، یک ترکیب موفق و یکدست را در فیلم این یعنی جنگ به وجود آورده است.
شیمی فوق العاده میان کریس پاین، تام هاردی و ریس ویترسپون، بدون شک یکی از برجسته ترین نقاط این فیلم است. تعاملات آنها، چه در صحنه های کمدی و چه در لحظات جدی تر، کاملاً طبیعی و باورپذیر است و باعث می شود تماشاگر به راحتی درگیر داستان و سرنوشت شخصیت ها شود. این شیمی قوی، نه تنها باعث افزایش جذابیت فیلم شده، بلکه نشان دهنده انتخاب هوشمندانه بازیگران برای این نقش ها است.
نقد و بررسی فیلم این یعنی جنگ: کمدی، اکشن، رمانس در یک قاب
فیلم این یعنی جنگ را می توان نمونه ای موفق از ترکیب ژانرهای کمدی، اکشن و رمانتیک دانست که با بهره گیری از یک ایده جذاب و بازیگرانی توانمند، توانسته است محصولی سرگرم کننده و پرهیجان را به مخاطبان ارائه دهد. در ادامه به بررسی نقاط قوت و ضعف این فیلم کمدی می پردازیم.
نقاط قوت
ایده خلاقانه و جذاب: رقابت دو مأمور سیا بر سر یک زن
هسته اصلی داستان این فیلم، یعنی رقابت دو مامور زبده و دوست صمیمی سازمان سیا بر سر عشق یک زن معمولی، یک ایده بکر و بسیار جذاب است. این ایده، پتانسیل بالایی برای خلق موقعیت های کمدی ناشی از استفاده نابجا از تکنولوژی های جاسوسی و درگیری های فیزیکی دارد. این نوآوری در طرح داستانی، فیلم را از کلیشه های رایج کمدی رمانتیک متمایز می کند و به آن هویتی منحصر به فرد می بخشد. مخاطب به سرعت با این مفهوم ارتباط برقرار می کند و مشتاق دیدن لحظاتی است که این دو رقیب از ابزارهای فوق سری برای پیشبرد اهداف عاشقانه شان بهره می برند.
تعادل ژانری: ترکیب موفق و روان کمدی، اکشن و رمانس
یکی از بزرگترین دستاوردهای کارگردان، حفظ تعادل بین سه ژانر اصلی فیلم است. فیلم نه آنقدر کمدی است که اکشن آن به حاشیه برود، و نه آنقدر اکشن است که جنبه های رمانتیک و کمدی آن تحت الشعاع قرار گیرد. هر سه عنصر به صورت روان و یکپارچه در داستان ادغام شده اند. لحظات کمدی معمولاً از تقابل شخصیت ها و استفاده غیرمعمول از تکنولوژی های جاسوسی نشأت می گیرد، صحنه های اکشن پرهیجان هستند و به پیشبرد داستان کمک می کنند، و جنبه رمانتیک نیز با کشمکش های عاطفی لورن و رقابت دو مامور به خوبی توسعه می یابد. این ترکیب هوشمندانه باعث می شود فیلم برای طیف وسیعی از سلیقه ها جذاب باشد.
بازی های قوی و شیمی بالا بین بازیگران اصلی
همانطور که پیش تر اشاره شد، بازی های کریس پاین، تام هاردی و ریس ویترسپون از نقاط درخشان فیلم است. شیمی بین کریس پاین و تام هاردی به عنوان دو دوست صمیمی که حالا رقیب عشقی شده اند، بسیار طبیعی و دلنشین است. شوخی ها، کل کل ها و حتی لحظات جدی بین آنها به خوبی اجرا شده اند. ریس ویترسپون نیز به خوبی از پس نقش خود برآمده و توانسته است شخصیت لورن را باورپذیر و دوست داشتنی کند. تعامل او با هر دو بازیگر مرد نیز جذابیت خاصی به داستان می بخشد و مخاطب را درگیر می کند که در نهایت، لورن کدام یک را انتخاب خواهد کرد.
لحظات کمدی فراموش نشدنی و شوخی های هوشمندانه
فیلم پر از صحنه های کمدی است که نه تنها خنده دارند، بلکه از هوشمندی خاصی برخوردارند. استفاده از تکنولوژی های پیشرفته سیا برای جاسوسی از لورن یا خراب کردن قرارهای رقیب، موقعیت های کمدی فراوانی را ایجاد می کند. به عنوان مثال، صحنه ای که اف دی آر و تاک از راه دور و از طریق سیستم های ارتباطی به لورن در قرار ملاقاتش مشاوره می دهند، یکی از این لحظات به یادماندنی است. شوخی های کلامی و فیزیکی میان شخصیت ها نیز به خوبی نوشته و اجرا شده اند و باعث می شوند تماشاگر از تماشای فیلم لذت ببرد.
صحنه های اکشن پرهیجان و کارگردانی پویا
جوزف مک گینتی نیکول (McG) در خلق صحنه های اکشن پرهیجان تبحر خاصی دارد و این توانایی را در فیلم کمدی This Means War نیز به نمایش می گذارد. صحنه های تعقیب و گریز، درگیری های فیزیکی و انفجارها به خوبی طراحی و اجرا شده اند و به پویایی فیلم می افزایند. این صحنه ها نه تنها برای پر کردن زمان نیستند، بلکه به صورت هوشمندانه در بستر داستان قرار گرفته اند و به پیشبرد خط روایی کمک می کنند. سبک کارگردانی مک گ با استفاده از کات های سریع و نماهای پویا، ریتم تندی به فیلم می بخشد که از خستگی مخاطب جلوگیری می کند.
نقاط ضعف (با رویکرد منصفانه)
با وجود نقاط قوت متعدد، «این یعنی جنگ» خالی از ضعف نیست. مهم ترین نقطه ضعف فیلم را می توان در پایان بندی تا حدودی قابل پیش بینی آن دانست. اگرچه فیلم لحظات هیجان انگیز زیادی دارد، اما در نهایت، مسیر داستان به سمتی می رود که برای بسیاری از مخاطبان قابل حدس است و غافلگیری چندانی در انتخاب نهایی لورن وجود ندارد. این امر، ممکن است برای کسانی که به دنبال پیچش های داستانی غیرمنتظره هستند، کمی ناامیدکننده باشد.
همچنین، همانند بسیاری از فیلم های ژانر کمدی-اکشن، فیلم این یعنی جنگ نیز عمق کافی در برخی ابعاد داستانی یا توسعه شخصیت ها ارائه نمی دهد. شخصیت ها بیشتر به عنوان کهن الگوهای جذاب و اکشن محور عمل می کنند و فرصت زیادی برای کاوش در پیچیدگی های روان شناختی آنها وجود ندارد. البته این نکته در ژانر کمدی اکشن یک ضعف عمده محسوب نمی شود، چرا که هدف اصلی این گونه فیلم ها، سرگرمی و هیجان است نه تحلیل عمیق شخصیتی.
«این یعنی جنگ» با ترکیبی موفق از ژانرهای کمدی، اکشن و رمانس، و بازی های درخشان سه گانه اصلی، توانسته یک تجربه سرگرم کننده و پرهیجان را برای مخاطبان فراهم آورد، هرچند پایان بندی آن تا حدودی قابل پیش بینی است.
واکنش منتقدان و مخاطبان
«این یعنی جنگ» پس از اکران، واکنش های متفاوتی از سوی منتقدان دریافت کرد. برخی منتقدان از ترکیب هوشمندانه ژانرها، بازی های جذاب بازیگران اصلی و لحظات کمدی آن تمجید کردند و آن را فیلمی مفرح و سرگرم کننده دانستند. در مقابل، برخی دیگر، پایان بندی قابل پیش بینی و عدم عمق داستانی را مورد انتقاد قرار دادند. با این حال، فیلم توانست با استقبال عمومی مناسبی در گیشه مواجه شود و نشان دهد که مخاطبان از تماشای یک فیلم کمدی رمانتیک اکشن با این کیفیت اجرایی لذت می برند. نظرات کاربران در پلتفرم هایی مانند IMDb نیز عمدتاً مثبت بوده و بسیاری از آنها به جنبه های سرگرم کننده و خنده دار فیلم اشاره کرده اند.
چرا باید فیلم این یعنی جنگ را ببینید؟
اگر به دنبال یک تجربه سینمایی هستید که بتواند شما را به خنده و هیجان وا دارد و همزمان داستانی عاشقانه را دنبال کند، فیلم کمدی This Means War یک گزینه عالی است. این فیلم به خوبی از پس وظیفه خود یعنی سرگرم کردن مخاطب برمی آید و لحظات مفرح و پرماجرایی را برای شما رقم می زند. دلایل متعددی برای تماشای این فیلم وجود دارد که آن را به انتخابی ایده آل تبدیل می کند.
- اگر به دنبال یک فیلم سرگرم کننده و پرهیجان با چاشنی خنده و عشق هستید، این یعنی جنگ دقیقاً همان چیزی است که نیاز دارید. این فیلم تعادلی موفق بین اکشن پرسرعت، کمدی موقعیت و داستانی رمانتیک برقرار می کند که باعث می شود از ابتدا تا انتها مجذوب آن شوید.
- برای لذت بردن از بازی های کمدی و اکشن ستارگانی چون ریس ویترسپون، کریس پاین و تام هاردی. شیمی بی نظیر این سه نفر، یکی از دلایل اصلی جذابیت فیلم است و تماشای تعاملات آنها، به خصوص در رقابت بر سر یک زن، به خودی خود بسیار دیدنی است.
- این یعنی جنگ تجربه ای ایده آل برای تماشای خانوادگی یا با دوستان است. طنز فیلم معمولاً پاک و موقعیتی است و صحنه های اکشن آن نیز به گونه ای طراحی شده اند که برای طیف وسیعی از بینندگان مناسب باشد.
- این فیلم فرصتی عالی برای فرار از روزمرگی و غرق شدن در دنیای پرماجرای جاسوسان عاشق پیشه است. داستان جذاب، ریتم تند و لحظات غیرمنتظره ای که از ترکیب جاسوسی و عشق ناشی می شود، باعث می شود برای ۹۷ دقیقه از واقعیت فاصله بگیرید و در دنیای فیلم غرق شوید.
در نهایت، اگر می خواهید فیلمی تماشا کنید که شما را مجبور به فکر کردن عمیق یا درگیر شدن با مسائل پیچیده نکند، بلکه صرفاً برای چند ساعت سرگرمی خالص و بدون دغدغه فراهم آورد، این یعنی جنگ گزینه ای است که نباید از دست بدهید.
راهنمای تماشای فیلم این یعنی جنگ
فیلم «این یعنی جنگ» از زمان اکران خود در سال ۲۰۱۲، در پلتفرم های مختلفی برای تماشا در دسترس قرار گرفته است. دسترسی به این فیلم در ایران از طریق سرویس های ویدئو درخواستی (VOD) و پلتفرم های پخش آنلاین قانونی که آرشیو فیلم های خارجی دارند، امکان پذیر است. برای تماشای این فیلم کمدی، می توانید به این پلتفرم ها مراجعه کنید و با تهیه اشتراک یا خرید نسخه دیجیتال، به صورت قانونی از تماشای آن لذت ببرید.
همچنین، نسخه های با کیفیت بالا و زیرنویس فارسی یا دوبله فارسی این فیلم در دسترس هستند. توصیه می شود برای تجربه بهتر، نسخه های زیرنویس دار را انتخاب کنید تا از دیالوگ های اصلی و نقش آفرینی های صوتی بازیگران اصلی بهره مند شوید. هنگام جستجو برای مشاهده آنلاین فیلم این یعنی جنگ، حتماً به قانونی بودن پلتفرم مورد نظر توجه کنید تا ضمن حفظ کیفیت تماشا، از حقوق مؤلفین و تهیه کنندگان فیلم نیز حمایت شود. این اقدام نه تنها به صنعت سینما کمک می کند، بلکه تضمین می کند که نسخه ای کامل و بدون دستکاری از فیلم را مشاهده خواهید کرد.
فیلم های مشابه که ممکن است دوست داشته باشید
اگر از تماشای فیلم کمدی This Means War لذت برده اید و به دنبال آثار مشابهی هستید که ترکیب هوشمندانه ای از کمدی، اکشن و رمانس را ارائه دهند، گزینه های متعددی وجود دارد که می توانند سلیقه شما را تامین کنند. این فیلم ها نیز مانند این یعنی جنگ، با داستان های جذاب و لحظات پرهیجان، تجربه مشابهی از سرگرمی را به ارمغان می آورند.
- Mr. & Mrs. Smith (۲۰۰۵): این فیلم با بازی برد پیت و آنجلینا جولی، داستان یک زوج متاهل را روایت می کند که هر دو به صورت پنهانی قاتل حرفه ای هستند و برای سازمان های رقیب کار می کنند. ترکیب کمدی، اکشن و درام در این فیلم، آن را به یکی از محبوب ترین آثار در این ژانر تبدیل کرده است.
- Knight and Day (۲۰۱۰): تام کروز و کامرون دیاز در این کمدی اکشن رمانتیک، ماجراهای یک زن معمولی را دنبال می کنند که ناخواسته وارد دنیای خطرناک یک جاسوس می شود. تعقیب و گریزهای هیجان انگیز و شوخی های میان دو شخصیت اصلی، از نقاط قوت این فیلم است.
- Date Night (۲۰۱۰): استیو کارل و تینا فی در این فیلم نقش یک زوج متاهل را بازی می کنند که شب قرار ملاقاتشان به یک ماجرای پرخطر جنایی تبدیل می شود. این فیلم بیشتر بر جنبه کمدی موقعیت تمرکز دارد اما با چاشنی اکشن و هیجان، لحظات فراموش نشدنی را رقم می زند.
- Central Intelligence (۲۰۱۶): دواین راک جانسون و کوین هارت، زوج کمدی در این فیلم اکشن-کمدی هستند. داستان درباره یک مامور سابق CIA است که از دوست دبیرستانی خود برای نجات دنیا کمک می گیرد. این فیلم با محوریت رفاقت و اکشن های پرشور، لحظات خنده داری را ایجاد می کند.
- The Proposal (۲۰۰۹): در این فیلم کمدی رمانتیک، ساندرا بولاک و رایان رینولدز نقش آفرینی می کنند. داستان درباره یک رئیس است که برای جلوگیری از اخراج از کشور، دستیار خود را مجبور به ازدواج ساختگی می کند. هرچند اکشن کمتری دارد، اما از نظر جنبه کمدی و رمانتیک بسیار قوی و جذاب است.
- Spy (۲۰۱۵): ملیسا مک کارتی در این کمدی جاسوسی نقش یک تحلیلگر CIA را بازی می کند که مجبور می شود برای یک ماموریت خطرناک، به میدان برود. این فیلم با طنز هوشمندانه و صحنه های اکشن جذاب، یکی از بهترین کمدی های جاسوسی سال های اخیر است.
این فیلم ها، هر یک به نوبه خود، ویژگی های خاصی دارند که اگر از فیلم این یعنی جنگ لذت برده باشید، احتمالاً مورد پسند شما نیز قرار خواهند گرفت و می توانند ساعت ها سرگرمی را برایتان فراهم آورند.
نتیجه گیری: پایانی بر رقابت، آغازی برای لذت
در مجموع، فیلم کمدی This Means War یک اثر سینمایی سرگرم کننده و پرانرژی است که به خوبی توانسته مرزهای سه ژانر کمدی، اکشن و رمانتیک را در هم بشکند و ترکیبی موفق ارائه دهد. از ایده ناب رقابت دو مامور زبده بر سر یک زن گرفته تا اجرای درخشان بازیگران اصلی یعنی کریس پاین، تام هاردی و ریس ویترسپون، هر عنصر به جذابیت نهایی فیلم افزوده است. این فیلم با کارگردانی پویا و صحنه های اکشن مهیج، در کنار لحظات کمدی هوشمندانه، تجربه ای دلنشین و مفرح را برای مخاطبان فراهم می آورد. با وجود نقاط ضعفی جزئی مانند پایان بندی تا حدودی قابل پیش بینی و عدم عمق زیاد در شخصیت پردازی، این نکات در برابر انبوه لحظات شاد و هیجان انگیز فیلم کم اهمیت به نظر می رسند.
«این یعنی جنگ» یک انتخاب عالی برای شب هایی است که به دنبال فیلمی هستید تا شما را به خنده وا دارد و از دغدغه های روزمره دور کند. این فیلم نه تنها اثری است که می توانید بارها و بارها آن را تماشا کنید و همچنان از آن لذت ببرید، بلکه می تواند به عنوان نمونه ای موفق از سینمای سرگرم کننده مورد بررسی قرار گیرد. توصیه اکید می شود این فیلم را از دست ندهید و خود را درگیر ماجراهای جاسوسی و عاشقانه این دو دوست رقیب کنید. اگر تاکنون این فیلم را تماشا نکرده اید، اکنون زمان مناسبی است تا به جمع طرفداران آن بپیوندید و از تماشای یک کمدی اکشن رمانتیک تمام عیار لذت ببرید.