علم و سلامت

مرگ ۱۶ هزار عضو حیات‌بخش در سال

به گزارش شفاف «ایرانیان»، وی نوشت: روز ملی اهدای عضو، یاد و خاطره ایثارگرانی است که نام و یادشان پس از مرگ جاودانه است. افرادی که قبل از مرگ به زندگی بخشیدن به دیگران فکر می کنند.

21 اردیبهشت، پاسداشت مردانی است که قرار است اندامشان در زیر زمین از بین برود و بدن مردانی که سال ها با درد و بیماری زندگی کرده اند، به زندگی منتهی می شود.

در اردیبهشت 1368، پس از آنکه امام خمینی (ره) از اهدای عضو به بیمار مرگ مغزی خبر دادند، ایران به یکی از کشورهای مهم کشور در زمینه اهدای عضو تبدیل شد.

به مناسبت اهدای عضو ملی با دکتر کتایون نجفی زاده، مدیرعامل اهدای عضو ایران، موضع ایران در مورد اهدای عضو، نیازهای فرهنگی در این زمینه، تفاوت موی مغز با مرگ مغزی و دلایل مخالفت برخی خانواده ها با اهدای عضو؛

وضعیت اهدای عضو در دوران کرونا چگونه بود و وضعیت ایران در این زمینه چگونه بود؟

در سال 2019، ایران به عنوان دومین اهدای عضو در آسیا معرفی شد و این بالاترین میزان اهدای عضو در آن سال‌ها بود. واحد اهدای عضو تعداد افرادی است که اعضای بدن خود را به یک میلیون نفر اهدا می کنند. قبل از تاج، ایران به 14.3 میلیون نفر رسید و این باعث افتخار ایران شد. حتی قبل از تصویب قانون اهدای عضو، اهدای عضو در ایران آغاز شد. با این حال، زمانی که ویروس کرونا در حال تهدید است، کارکنان درمان و تخت‌های بیمارستانی در اختیار بیماران تاج‌نشین قرار گرفته‌اند. علاوه بر این، برداشت اعضای بدن برای بیماران مبتلا به مرگ مغزی مشکوک به بیماری عروق کرونا ویروس قلب دشوارتر شده است. همکاران من باید یک معاینه کامل بیمار مرگ مغزی انجام می دادند، زیرا ایمنی گیرنده کاهش یافته بود به طوری که نمی توانست هیچ ویروسی در بدن خود تولید کند. در نتیجه انتقال اعضای یک بیمار مغزی مرده به یک عضو نیازمند کار و زمان زیادی می طلبد. در نتیجه پزشکان ما به طرق مختلف سعی کرده اند تاج مغز یک بیمار مرده را معاینه کنند تا بتوانند اعضای بدن خود را اهدا کنند. در نتیجه، تعداد اهداهای تروما به طور چشمگیری کاهش یافته است. اهدای عضو از 14.7 به 7 کاهش یافته است. خوشبختانه در سال 1400 مجدداً واحدهای اهدای عضو مورد آزمایش قرار گرفتند و با انجام دو سیکل، افراد توانستند مرگ مغزی را شناسایی کرده و تعداد اهدای اعضا را 10 نفر افزایش دهند.

متأسفانه میزان مرگ و میر مورد انتظار برای افرادی که به ایران منتقل می شوند 7 تا 10 روز است. به عبارت دیگر، هر سه ساعت یک گزارش رسانه ای می میرد. این آمار مربوط به زمان هایی است که در بهترین شرایط برای اهدای عضو بودیم. تا زمان تاج گذاری، آمار اهدای عضو به نصف کاهش یافته و تعداد مرگ و میر بیماران در لیست انتظار پیوند دو برابر شده است. افزایش مرگ و میر ناشی از اهدای عضو، تیم ها را بر آن داشته تا تلاش خود را برای این کاهش مضاعف کنند. خوشبختانه در اکثر موارد موفق بوده ایم، اما هنوز با آمار جهانی فاصله داریم. ایران از نظر اهدای عضو در جهان 32 و اسپانیا در اهدای عضو پیشتاز است.

چند نفر در ایران برای اهدای عضو داوطلب می شوند؟

در آمارها ما داوطلبانی در اطراف کارت اهدای عضو داریم. حدود 10 درصد بزرگسالان در ایران کارت اهدای عضو دارند. ممکن است فکر کنید این آمار خوبی است و ما پیشرفت کرده‌ایم، اما در بریتانیا یک سوم بزرگسالان و 64 درصد بزرگسالان آمریکایی کارت اهدای عضو دارند. در این کشورها، اشتیاق به اهدای عضو در گواهینامه رانندگی ریشه دوانده است. در برخی از کشورهای دیگر، یک مالک هویت ملی ثبت شده، داوطلب اهدای عضو است. در ایران روزانه 16000 گواهینامه رانندگی صادر می شود و اگر این سوال از گواهینامه کسانی باشد که برای اهدای عضو ثبت نام کرده اند، تعداد داوطلبان اهدای داوطلب زیاد خواهد بود. در ایران اهدای کاغذ فقط توسط دانشگاه های علوم پزشکی مختلف صادر می شود و به همین دلیل هنوز تعداد داوطلبان اهدای عضو کم است. از سوی دیگر، علیرغم اینکه فرهنگ اهدای عضو رواج یافته است، اما وقتی صحبت از مرگ مغزی و اهدای عضو در دانشگاه های مختلف خارج از کشور حتی در دانشگاه ها می شود، بسیاری هنوز اطلاعات زیادی درباره آن ندارند. مثلاً در یکی از دانشگاه‌های شهید بهشتی، وقتی صحبت از اهدای عضو می‌کردم، از 160 نفر فقط 20 نفر اوراق اهدای عضو داشتند. آنها جوان و باسواد بودند و شناخت بسیار کمی از اندام داشتند. فرهنگ ما هنوز کافی نیست و باید تلاش کنیم تا روزی باشد که همه بزرگسالان اهدای عضو داشته باشند و به همه مردم بفهمانیم که خداوند به آنها فرصت خروج برای نجات دیگران داده است.

سالانه چند نفر در ایران بر اثر مرگ مغزی جان خود را از دست می دهند و به چند عضو خانواده کمک می کنند؟

سالانه بین 5000 تا 8000 مرگ مغزی در کشور رخ می دهد که طبق آمارهای جهانی تقریبا نیمی از آن مربوط به اهدای عضو است، یعنی حدود 3000 نفر، اما متأسفانه هزاران خانواده بیماران مرگ مغزی از عشق ورزیدن به خود دست می کشند. عزیزان. اندام ها در شرایط عالی هستند قبل از کرونا، اهدای عضو بسیار کم بود و بیش از نیمی از مرگ‌های مغزی هنوز اهدا نشده است، که نشان می‌دهد فرهنگ خوب هنوز تایید نشده است. انسان دارای 8 اندام است. قلب، ریه ها، کلیه ها، کبد، پانکراس و روده. اگر خانواده ها با اهدای عضوی در اواخر فصل موافقت کنند، هشت عضو سالم بدن در یک لحظه به دلیل سموم آزاد شده از مغز کوتاه می شوند. به عبارت دیگر، اگر در دقیقه اول یا 2 روز پس از مرگ بتوان 8 عضو را در مغز آزاد کرد، سموم باعث کاهش کیفیت اندام ها می شود به طوری که در عرض چند روز می توان 4 عضو را آزاد کرد. از آنجایی که 2000 نفر اهدا نمی‌کنند و 8 عضو سالم قابل اهدا اهدا نشده است، یعنی توانسته‌اند میلیون‌ها عضو سالم را که می‌توانند زندگی کنند، تجزیه کنند. به این ترتیب در حالی که عبادت ایثار با گوشت و خون مردان ما آغشته است و اطرافیان از بدبختی راضی نیستند. من 3 سال است که در وزارت بهداشت هستم و یکی از مراکز درمانی ما تجهیزات دیالیز را برای نقاط مختلف کشور تهیه می کند. 2. به 800 دستگاه دیالیز نیاز داریم و هر ساله بین 80 تا 100 دستگاه دیالیز برای توزیع بین بیمارستان ها و مراکز درمانی مختلف کشور تجهیز شده ایم و لازم بود در جاهایی که بیشترین نیاز به این دستگاه ها وجود دارد نیازسنجی شود. علاوه بر این، بیمار دیالیزی باید روزانه در حالی که کیفیت زندگی پایین است به مرکز دیالیز سفر کند. حالا به دادن کلیه برای دیالیز فکر کنید. این مرد به راحتی می تواند زندگی کند و سخت کار کند و قهرمان ورزشی شود. بنابراین، بسیار مهم است که وقتی 2000 بیمار مرده به اندام های مغز کمک نمی کنند، معادل 6000 نفری که می توانند نجات یابند بمیرند.

تفاوت بین کما و مرگ مغزی چیست و چرا برخی خانواده ها هنوز برای هدیه دادن به بیمار مرگ مغزی مشکل دارند؟

مرگ با شاخ های مغز بسیار متفاوت است. قلب انسان ماهیچه ای است که با یک ماهیچه الکتریکی متصل می شود. این الکتریسیته از کجا می آید که باعث انقباض قلب می شود و 60 تا 100 دقیقه خون را به بدن پمپاژ می کند؟ یک دستگاه خودکار کوچک در رشته متن بالای قلب گره پیش ساز وجود دارد که با حرکت یون ها امواج الکتریکی ایجاد می کند. یکی از شگفتی های خلقت این است که این امواج به طور بسیار منظم از طریق رشته های عصبی تابش می کنند و قلب را منقبض می کنند. این گره کوچک برای انجام این کار به اکسیژن نیاز دارد. اکسیژن به ریه ها می رسد. ما با کنترل ریه ها و مغز تنفس می کنیم. ما مدام نفس می کشیم بدون اینکه بدانیم. اکسیژن به این گره می رسد و کار خود را انجام می دهد و قلب به طور کامل خون و خون را در تمام قسمت های بدن احاطه می کند. این باشگاه دارای یک ویژگی شگفت انگیز دیگر است. اگر اکسیژن به مدت 6 تا 8 دقیقه بدون اکسیژن قطع شود، می تواند مانند یک خازن امواج الکتریکی ایجاد کند. قلبي كه از بدن بيمار خارج شده و روي ميز عمل قرار مي گيرد، بدون اينكه به هم متصل شود، همچنان مي تپد.

برخی خانواده ها فکر می کنند وقتی بیمار با دستگاه ضربان نفس می کشد و قلب بیمار است، بیمار زنده است در حالی که مغزش مرده است. آنها فکر می کنند که اگر بیمار پافشاری کند، در حالی که هنوز با این جراحی و خون نفس می کشد، ممکن است بیمار برای مدتی بر اثر مرگ مغزی بمیرد. یک فرد بیمار را تصور کنید که پاهایش به دلیل عفونت سیاه شده است. به توصیه همه پزشکان باید قسمتی از این پا برداشته شود تا مبادا عفونت به بقیه بدن سرایت کند. همه می دانند که اگر این پا قطع نشود، بدن سموم مرده را وارد جریان خون می کند و تمام سلول های بدن را از بین می برد. مغز مرده را نمی توان جدا کرد و مغز که حاوی تمام سلول های مرده است، می تواند مواد مضری را که وارد خون می شوند آزاد کند و تمام بافت های سلول های بدن را از بین ببرد. از آنجایی که می گوییم هشت عضو بیمار مرگ مغزی در هفته اول آزاد می شود، اما در هفته های بعد از کیفیت اندام ها کاسته می شود. متأسفانه ما یک اورژانس داشتیم که خانواده فکر می کردند فرزند بیمارشان برمی گردد یا معجزه می شود، اما روزی که با اهدای عضو موافقت کردند، هیچ عضوی اهدا نشد. ما می توانیم یک بیمار مرگ مغزی را تا 2 هفته نگه داریم و اگر بعداً اعضای داخلی او برداشته شود، قابل قبول نیست. اما در کما، برخلاف مرگ مغزی، سلول های مغزی نمی میرند. فرد مبتلا به هیپوگلیسمی می تواند موهای خود را کوتاه کند و پس از تزریق انسولین از خواب بیدار شود. در مو، سلول ها در جای خود قرار دارند اما کار نمی کنند. ممکن است بیمار بلافاصله پس از تزریق قند یا به مدت هشت سال از موهای خود بیرون بیاید. در نتیجه، بیمار می تواند به کما برگردد، زیرا ساختار سلولی در جای خود قرار دارد، اما نه در هنگام مرگ مغزی.

مرگ مغزی چقدر احتمال دارد که دوباره زنده شود؟

از سال 1964 که دانشگاه هاروارد مرگ مغزی را اعلام کرد، حتی یک مورد مرگ مغزی به زندگی بازگشته است. متأسفانه برخی از رسانه ها می گویند بیمار مادام العمر مرگ مغزی شده است. او در یکی از برنامه های تلویزیونی مدعی شد که بر اثر آسیب مغزی فوت کرده و به زندگی بازگشته است. وقتی با این مرد تماس گرفتم و صحبت کردم، گفت مرگ مغزی وجود ندارد و فقط به خانواده اش گفت که اگر بر اثر مغز بمیرد، می توانید اعضای بدنش را اهدا کنید. همین احساسات در برنامه های تلویزیونی خانواده هایی را که می خواهند اعضای بدن خود را اهدا کنند، افشا می کند. یا به وجدان خانواده‌هایی آسیب می‌زند که اعضای مغزی به آنها داده شده و فکر می‌کنند که در غیر این صورت بیمار به زندگی بازمی‌گردد، پس باید خیلی مراقب حرف‌هایمان باشیم.

چه کسی مرگ مغز را تایید می کند و چه کسی این روند را تایید می کند؟

در بیمارستان، زمانی که یک بیمار با یک بیمار مرگ مغزی در یک کمای عمیق در ICU بستری می شود، تشخیص آن بسیار دشوار است، زیرا هر دو تحت تنفس مصنوعی هستند و هر دو دارای یک مانیتور ضربان قلب هستند که ضربان قلب آنها را نشان می دهد. آنها آگاه نیستند. . تشخیص مرگ مغزی با تیم اهدای عضو است که در این زمینه پیشرفت می کند. آنها در مورد علائم مرگ مغزی و اینکه آیا بیمار مرده است یا در کمای مغزی می پرسند. این هنرمندان باید تایید کنند. ممکن است فردی بداند که حتی اگر یک سلول در مغز زندگی کند، اندام های آن قابل استعداد نیستند. متخصص مغز و اعصاب دو بار الکتروانسفالوگرام دریافت می کند و این باید یک نوار مغزی صاف باشد. تا زمانی که سلول در مغز زندگی می کند، اهدا مجاز نیست. حتی اگر از واژه مرگ مغزی در بیمارستان استفاده شود و فردی بگوید که بیمار بر اثر مرگ مغزی فوت کرده است، اهدای عضو تا زمانی که ثابت نشود انجام نخواهد شد. در کشورهای دیگر یک پزشک مرگ مغزی را تایید می کند اما در ایران 4 پزشک مرگ مغزی را تایید می کنند. برخی از آنها با حکم وزیر بهداشت انتخاب می شوند. چهار متخصص مغز و اعصاب، جراح مغز و اعصاب، داخلی و بیهوشی وجود دارد. یک متخصص مغز و اعصاب و یک جراح مغز و اعصاب تایید می کنند که فردی دچار آسیب مغزی شده است و امیدی به زنده ماندن مغز نیست و متخصص داخلی و متخصص بیهوشی تایید می کنند که هیچ چیز دیگری نمی تواند علائم مرگ مغزی را تقلید کند. دستور پزشکان مبنی بر تایید مرگ مغزی توسط وزیر بهداشت صادر شده است و فعلاً این جراحان باید بیمار مرگ مغزی را جداگانه معاینه کنند و همزمان معاینه نکنند زیرا نتایج معاینه آنها می تواند بر یکدیگر تأثیر بگذارد. . 4 پس از تایید مرگ مغز توسط این شکنجه گران، کارشناسان پزشکی قانونی نیز اقدام آنها را تایید کردند و شکی نیست که این مرد دچار مرگ مغزی شده است.

برای فرهنگ سازی اهدای عضو چه باید کرد؟

مردم باید دانش خود را در مورد مرگ مغزی افزایش دهند. متاسفانه مردم هنوز اطلاعات کمی دارند. ما باید به مردم بیاموزیم که مغز چگونه از بین می رود و چرا با وجود تخریب مغز، قلب همچنان کار می کند. ما باید به اندازه کافی مطلع باشیم تا همه بدانند. علاوه بر این، لازم است به دیگران درباره مرگ مغزی گفت. نظر خود را در مورد اهدای عضو به آنها بگویید. اسپانیایی ها، تا آنجا که در مورد گربه ها می دانند، در مورد مرگ مغزی نیز می دانند. ما باید چنین فرهنگی را ایجاد کنیم. مسئولان و تهیه کنندگان برنامه های رادیویی باید در این زمینه اطلاعات داشته باشند و دنبال مردم نباشند. مدیر برنامه نمی تواند این چیزها را یاد بگیرد و در همه چیز خوش بین است. همین مشاغل می تواند بر اهدای عضو و حتی خانواده اهداکننده تأثیر منفی بگذارد. اگر فردی در تلویزیون ادعا کند که بر اثر آسیب مغزی فوت کرده و به زندگی بازگشته است، تأثیر نامطلوبی بر خانواده اهداکننده خواهد داشت و تعداد بیمارانی که به دلیل نارسایی اندام جان خود را از دست می دهند، افزایش می یابد.

دکمه بازگشت به بالا