معرفی فیلم بالا رو نگاه نکن (Don\’t Look Up)

معرفی فیلم بالا رو نگاه نکن (Don’t Look Up)

فیلم «بالا رو نگاه نکن» (Don’t Look Up) یک کمدی سیاه آخرالزمانی به کارگردانی آدام مک کی است که در سال 2021 منتشر شد. این اثر با بهره گیری از طنزی گزنده، به نقد بی تفاوتی جوامع و دولت ها در مواجهه با بحران های بزرگ، به ویژه تغییرات اقلیمی، می پردازد و داستان دو ستاره شناس را روایت می کند که کشف می کنند یک دنباله دار در حال نابودی زمین است.

«بالا رو نگاه نکن» صرفاً یک فیلم سرگرم کننده نیست، بلکه یک هشدار سینمایی است که در قالب طنزی گزنده، ابعاد پیچیده و گاه مضحک واکنش بشریت به بحران های وجودی را به تصویر می کشد. این فیلم که با حضور مجموعه ای از ستارگان برجسته سینما ساخته شده، نه تنها به دلیل ارزش های هنری و کمدی اش، بلکه به خاطر پیام های عمیق و جنجال برانگیز خود مورد توجه گسترده قرار گرفت. مک کی با استادی تمام، بی تفاوتی، فرصت طلبی سیاسی، نفوذ سرمایه داری و نقش مخرب رسانه های سطحی نگر را در قالب یک فاجعه طبیعی نمادین، به چالش می کشد و مخاطب را به تأملی جدی درباره اولویت های جامعه مدرن و آینده کره زمین وامی دارد.

شناسنامه فیلم: نگاهی به اطلاعات کلیدی و سازندگان بالا رو نگاه نکن

فیلم بالا رو نگاه نکن فراتر از یک کمدی صرف، اثری است که با دقت و هوشمندی، ساختار و پیام خود را حول محور نقد اجتماعی بنا نهاده است. شناخت اطلاعات کلیدی و عوامل سازنده این فیلم، در درک بهتر ابعاد و عمق آن یاری رسان خواهد بود.

نام اصلی و فارسی: Don’t Look Up / بالا رو نگاه نکن

این فیلم نخستین بار در تاریخ ۱۰ دسامبر ۲۰۲۱ به صورت محدود در برخی سینماها اکران شد. هدف از این اکران محدود، فراهم آوردن امکان رقابت فیلم در فستیوال ها و مراسم جوایز سینمایی بود. پس از این اکران سینمایی، بالا رو نگاه نکن در تاریخ ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱ به صورت گسترده از طریق سرویس استریمینگ نتفلیکس در سراسر جهان منتشر شد و به سرعت به یکی از پربیننده ترین آثار این پلتفرم تبدیل گشت. مدت زمان این فیلم ۱۴۵ دقیقه (۲ ساعت و ۲۵ دقیقه) است که فرصت کافی را برای بسط داستان و پرداختن به لایه های مختلف طنز و نقد اجتماعی فراهم می آورد.

ژانر: کمدی سیاه، طنز سیاسی، علمی-تخیلی، درام

تنوع ژانرهای بالا رو نگاه نکن نشان دهنده پیچیدگی و چندوجهی بودن آن است. این فیلم به طور همزمان از عناصر کمدی سیاه برای به تصویر کشیدن موقعیت های نامعقول و گاه هولناک با طنزی گزنده استفاده می کند. طنز سیاسی آن، مستقیماً به نقد سیاستمداران، بوروکراسی و تصمیم گیری های غیرمنطقی در بالاترین سطوح قدرت می پردازد. حضور یک دنباله دار تهدیدکننده، جنبه علمی-تخیلی فیلم را شکل می دهد و بستر روایی برای پرداختن به بحران را فراهم می کند، در حالی که درام، ابعاد انسانی و عاطفی شخصیت ها و سرنوشت تلخ بشریت را برجسته می سازد. این ترکیب ژانری به مک کی اجازه می دهد تا پیام های سنگین و جدی را در لفافه سرگرمی و کمدی به مخاطب ارائه دهد.

کارگردان و نویسنده: آدام مک کی

آدام مک کی، کارگردان و نویسنده این اثر، پیش از این نیز با فیلم هایی مانند «رکود بزرگ» (The Big Short) و «معاون» (Vice) که هر دو به بررسی مسائل پیچیده اقتصادی و سیاسی با رویکردی طنزآلود و انتقادی می پرداختند، شهرت یافته بود. سبک کاری مک کی در «بالا رو نگاه نکن» به وضوح مشهود است؛ او با استفاده از برش های سریع، شکستن دیوار چهارم و ارائه ی اطلاعات به صورت گرافیکی و گاه طنزآمیز، مفاهیم دشوار را برای مخاطب قابل فهم می سازد. وی در این فیلم نیز مانند آثار قبلی خود، طنز را به ابزاری برای نقد اجتماعی و سیاسی تبدیل می کند و مخاطب را با چالش های فکری عمیقی مواجه می سازد.

تهیه کنندگان و شرکت های سازنده: هایپرابجکت ایندستریز، بلوگرس فیلمز، نتفلیکس

فرآیند ساخت بالا رو نگاه نکن در نوامبر ۲۰۱۹ با اعلام خبر تولید فیلم آغاز شد. در ابتدا، قرار بود این فیلم توسط پارامونت پیکچرز توزیع شود، اما پس از شیوع همه گیری کووید-۱۹ و تغییر استراتژی های پخش، حق توزیع آن به نتفلیکس واگذار گردید. این انتقال باعث شد فیلم به جای اکران گسترده سینمایی، بیشتر بر پلتفرم استریمینگ تمرکز کند. شرکت های هایپرابجکت ایندستریز و بلوگرس فیلمز به عنوان تهیه کنندگان اصلی، نقش مهمی در شکل گیری این پروژه بزرگ ایفا کردند و نتفلیکس نیز با پشتیبانی مالی و پلتفرم گسترده خود، به موفقیت جهانی فیلم کمک شایانی کرد.

کهکشان ستارگان: معرفی بازیگران اصلی فیلم Don’t Look Up

یکی از نقاط قوت و جذابیت های اصلی فیلم بالا رو نگاه نکن، حضور بی سابقه و چشمگیر جمعی از بازیگران تراز اول هالیوود است. این گردهمایی بزرگ ستارگان نه تنها به فیلم اعتبار هنری بخشید، بلکه به طور قابل توجهی در جذب مخاطبان جهانی و موفقیت تجاری آن نقش داشت.

بازیگران اصلی و نقش آفرینی ها:

  • لئوناردو دی کاپریو (در نقش دکتر رندال میندی): دی کاپریو در نقش یک ستاره شناس مضطرب و نگران که تلاش می کند جهان را از فاجعه ای قریب الوقوع آگاه سازد، حضوری قدرتمند و تاثیرگذار دارد. بازی او با ظرافت های خاصی همراه است که یأس، اضطراب و خشم یک دانشمند را در مواجهه با بی تفاوتی و بوروکراسی به نمایش می گذارد. او به خوبی تبدیل شدن یک شخصیت دانشگاهی گوشه گیر به یک چهره رسانه ای سرخورده را به تصویر می کشد و اهمیت نقش او در انتقال پیام اصلی فیلم، بی بدیل است.
  • جنیفر لارنس (در نقش کیت دیبیاسکی): لارنس در نقش دانشجوی دکترا که اولین بار دنباله دار را کشف می کند، شور، هیجان و در نهایت عصبانیت ناشی از عدم باورپذیری مردم را به نمایش می گذارد. شخصیت او، نمادی از نسل جوان تر و آگاه تر است که با دیدگاهی رادیکال تر به مقابله با بحران می پردازد. بازی پرانرژی و گاه طنزآمیز او، تضاد جالبی با شخصیت محافظه کارتر دی کاپریو ایجاد می کند.
  • مریل استریپ (در نقش رئیس جمهور جینی اورلئان): استریپ با مهارت فوق العاده ای، نقش رئیس جمهوری خودخواه، فرصت طلب و کاملاً بی کفایت را ایفا می کند. شخصیت او، نمادی از سیاستمدارانی است که منافع شخصی و کسب محبوبیت را بر سلامت عمومی و حل بحران های واقعی ترجیح می دهند. بازی استریپ در خلق یک شخصیت کمیک و در عین حال هولناک، بی نظیر است.
  • جونا هیل (در نقش جیسون اورلئان): هیل در نقش پسر و رئیس دفتر رئیس جمهور، یک شخصیت کاملاً بی لیاقت و پارازیت را به تصویر می کشد که با شوخی های بی جا و اظهارنظرهای بی اساس، فضای فیلم را به سمت کمدی سیاه سوق می دهد.
  • کیت بلانشت (در نقش بری ایوانتی): بلانشت در نقش مجری یک برنامه تلویزیونی سطحی، نمادی از رسانه های جریان اصلی است که اخبار جدی را به سرگرمی تبدیل کرده و حقیقت را تحریف می کنند. بازی او در خلق این شخصیت ظاهراً جذاب اما عمیقاً بی مسئولیت، بسیار هوشمندانه است.
  • مارک رایلنس (در نقش پیتر ایشرول): رایلنس در نقش یک میلیاردر تکنولوژی که رویاهای سودجویانه در سر دارد، به طرز خیره کننده ای یک شخصیت عجیب، خطرناک و از واقعیت جدا را به تصویر می کشد. او به وضوح نمادی از غول های فناوری است که با قدرت و نفوذ خود، حتی در مواجهه با فاجعه ای جهانی، تنها به فکر منافع مالی خود هستند.
  • تیموتی شالامی (در نقش یول): شالامی در نقش یک جوان حاشیه نشین و مذهبی، تصویری متفاوت و امیدوارکننده از گروهی از جامعه را ارائه می دهد که با صداقت و سادگی خود، در پایان فیلم به نقطه ای از پذیرش و آرامش می رسند.
  • آریانا گرانده و کید کادی (در نقش رایل و دی جی چللو): این دو هنرمند در نقش ستاره های پاپ، نماینده فرهنگ سلبریتی محور هستند که با مسائل جدی جامعه با سطحی نگری برخورد کرده و به ابزاری برای انحراف افکار عمومی تبدیل می شوند.
  • و سایر بازیگران مهم مانند راب مورگان، تایلر پری و ران پرلمن که هر یک در تکمیل این پازل نقش آفرینی های مهمی داشتند.

تأثیر حضور این حجم از ستارگان بر جذب مخاطب و موفقیت فیلم:

گردهمایی چنین آرایه ای از بازیگران مطرح، بی شک یکی از عوامل اصلی در جذب ترافیک و موفقیت بی سابقه «بالا رو نگاه نکن» در نتفلیکس بود. مخاطبان زیادی تنها به دلیل کنجکاوی برای دیدن این همه ستاره در یک قاب، به تماشای فیلم نشستند. این حضور پررنگ، به فیلم یک پوشش رسانه ای گسترده بخشید و آن را به یکی از آثار بحث برانگیز سال تبدیل کرد. با این حال، برخی منتقدان معتقد بودند که این حجم از ستاره ها گاهی اوقات از عمق پیام فیلم می کاست و بیشتر به جنبه تجاری آن کمک می کرد تا جنبه هنری یا انتقادی. اما نمی توان انکار کرد که ستاره ها در رساندن پیام فیلم به گستره وسیع تری از مخاطبان جهانی، نقشی محوری ایفا کردند.

خلاصه داستان بالا رو نگاه نکن: یک شهاب سنگ و بشریتی بی تفاوت

داستان فیلم «بالا رو نگاه نکن» با کشفی علمی آغاز می شود که به سرعت به یک بحران جهانی تبدیل می گردد و واکنش های متفاوت و گاه هجوآمیز جامعه و نظام های حاکم را به تصویر می کشد.

کشف فاجعه

فیلم با صحنه ای در دانشگاه ایالتی میشیگان آغاز می شود، جایی که «کیت دیبیاسکی» (جنیفر لارنس)، دانشجوی دوره دکترا در رشته نجوم، در حین مشاهده تلسکوپی خود، دنباله داری غیرعادی را کشف می کند. «دکتر رندال میندی» (لئوناردو دی کاپریو)، استاد راهنمای کیت، با محاسبات دقیق خود به وحشت انگیزترین حقیقت پی می برد: این دنباله دار عظیم الجثه، با سرعتی بی سابقه در حال حرکت به سمت زمین است و تنها شش ماه و دو هفته و چند روز دیگر به سیاره ما برخورد کرده و باعث نابودی کامل بشریت خواهد شد.

تلاش برای هشدار و مواجهه با بی تفاوتی

کیت و دکتر میندی، همراه با «دکتر تدی اوگلتورپ» از دفتر هماهنگی حفاظت از سیاره مادری ناسا، بلافاصله به واشنگتن دی.سی. سفر می کنند تا این خبر هولناک را به بالاترین مقام اجرایی کشور، «رئیس جمهور جینی اورلئان» (مریل استریپ) و پسرش، «جیسون اورلئان» (جونا هیل) که رئیس دفتر رئیس جمهور است، اطلاع دهند. اما آن ها با بی تفاوتی و خونسردی عجیبی مواجه می شوند؛ رئیس جمهور به دلیل مشغله های سیاسی و افکار عمومی، این موضوع را جدی نمی گیرد و آن را به تعویق می اندازد. پس از ناامیدی از دولت، دکتر اوگلتورپ آن ها را تشویق می کند تا از طریق رسانه ها به مردم هشدار دهند. آن ها در یک برنامه گفتگوی تلویزیونی پربیننده به نام The Daily Rip شرکت می کنند، اما مجریان برنامه، «بری ایوانتی» (کیت بلانشت) و «جک برمر» (تایلر پری)، خبر را به یک موضوع سرگرم کننده و بی اهمیت تبدیل می کنند. کیت که از بی تفاوتی آن ها به خشم آمده، کنترل خود را از دست می دهد و فریاد می زند، که این واکنش در شبکه های اجتماعی مورد تمسخر و میم سازی گسترده قرار می گیرد. در مقابل، دکتر میندی به دلیل ظاهر موقرترش، تا حدودی مورد توجه قرار می گیرد. اخبار واقعی درباره دنباله دار توسط رسانه ها و حتی مدیر ناسا تکذیب می شود تا اینکه رئیس جمهور اورلئان، پس از درگیر شدن در یک رسوایی جنسی، برای انحراف افکار عمومی، ناگهان تهدید دنباله دار را تأیید کرده و پروژه انحراف آن با استفاده از موشک های هسته ای را اعلام می کند.

مانورهای سیاسی و اقتصادی

موشک های حاوی کلاهک هسته ای با موفقیت پرتاب می شوند، اما در میانه راه، عملیات ناگهان متوقف می گردد. دلیل توقف، مداخله «پیتر ایشرول» (مارک رایلنس)، مدیرعامل میلیاردر شرکت فناوری BASH است که کشف می کند دنباله دار سرشار از عناصر خاکی کمیاب و فلزات گران بها به ارزش تریلیون ها دلار است. او رئیس جمهور را متقاعد می کند که به جای نابودی دنباله دار، باید آن را به قطعات کوچک تر تقسیم کرده و از طریق فناوری های جدید شرکت BASH، این عناصر باارزش را از اقیانوس استخراج کنند. این طرح، بدون هیچ بررسی علمی و تنها بر اساس طمع مالی، جایگزین طرح اصلی می شود. در پی این تصمیم، کیت دیبیاسکی و دکتر اوگلتورپ کنار گذاشته می شوند، اما دکتر میندی به عنوان مشاور ملی علوم در کاخ سفید استخدام می شود و با بری ایوانتی، مجری برنامه تلویزیونی، وارد رابطه ای می شود. کیت تلاش می کند تا افکار عمومی را علیه این طرح سودجویانه بسیج کند، اما با تهدیدات دولت اورلئان مواجه شده و مجبور به سکوت می شود.

تقابل دیدگاه ها: کمپین فقط به بالا نگاه کن در مقابل نگاه نکنید

جامعه جهانی به دو قطب Look Up (به بالا نگاه کن) و Don’t Look Up (نگاه نکن) تقسیم می شود. گروه نگاه کن که توسط کیت، دکتر اوگلتورپ و بعدها دکتر میندی رهبری می شود، خواستار نابودی دنباله دار و مقابله با فاجعه است. در مقابل، گروه نگاه نکن که توسط رئیس جمهور اورلئان، پسرش و پیتر ایشرول حمایت می شود، با شعار شغل ایجاد می کند، وجود دنباله دار را انکار می کند یا بر سود حاصل از آن تأکید دارد و مردم را تشویق می کند به سمت بالا نگاه نکنند و از واقعیت فرار کنند. کیت که از وضعیت ناامید شده، به ایلینوی بازمی گردد و با «یول» (تیموتی شالامی)، یک جوان سرکش اما باایمان، آشنا می شود و رابطه ای را آغاز می کند. دکتر میندی نیز پس از برملا شدن خیانتش به همسرش و ناامیدی از دولت، در یک برنامه تلویزیونی زنده به طور خشمگینانه از بی تفاوتی دولت و مردم نسبت به فاجعه قریب الوقوع انتقاد می کند و حقیقت را آشکار می سازد.

سرنوشت تلخ بشریت

با نزدیک تر شدن دنباله دار، و قابل مشاهده شدن آن از زمین، دکتر میندی، کیت و دکتر اوگلتورپ کمپینی اعتراضی در شبکه های اجتماعی با شعار «فقط به بالا نگاه کن» به راه می اندازند و از کشورهای دیگر می خواهند که خودشان دست به کار شوند. چین، هند و روسیه که از طرح سودجویانه BASH خارج شده اند، تلاش مشترکی را برای انحراف دنباله دار آغاز می کنند، اما فضاپیمای آن ها در میانه راه منفجر می شود. تلاش BASH برای تقسیم دنباله دار نیز با شکست مواجه می شود و همگان به این حقیقت تلخ پی می برند که بشریت محکوم به فناست. در این لحظات پایانی، ایشرول، رئیس جمهور اورلئان و دیگر نخبگان حلقه داخلی شان، سوار بر یک سفینه فضایی می شوند که برای یافتن سیاره ای جدید طراحی شده است و به اشتباه، جیسون، پسر رئیس جمهور، را جا می گذارند. اورلئان به دکتر میندی پیشنهاد دو مکان در سفینه را می دهد، اما او نپذیرفته و تصمیم می گیرد آخرین شب را با خانواده اش، کیت، دکتر اوگلتورپ و یول در آرامش و کنار هم بگذراند. همان طور که انتظار می رفت، دنباله دار به زمین برخورد می کند و فاجعه ای جهانی را رقم می زند که به انقراض حیات منجر می شود.

سکانس های پس از تیتراژ

فیلم دارای دو سکانس پس از تیتراژ است که به سرنوشت شخصیت ها و پیام های فیلم عمق بیشتری می بخشد:

  1. سکانس میانی تیتراژ: ۲۲۷۴۰ سال پس از برخورد دنباله دار، سفینه حامل نخبگان (حدود ۲۰۰۰ نفر) بر روی یک سیاره جدید و سرسبز فرود می آید و آن ها از خواب زمستانی خود بیدار می شوند. این گروه، برهنه و دست خالی، از سفینه خارج شده و از زیبایی سیاره جدید ابراز رضایت می کنند. اما طولی نمی کشد که رئیس جمهور اورلئان توسط موجود پرنده مانندی به نام «برونتروک» کشته می شود. پیتر ایشرول به بقیه توصیه می کند که این موجودات را نوازش نکنند. این سکانس نمادی از تکرار حماقت ها و غرور انسانی است که حتی در یک سیاره جدید نیز به بقای خود ادامه می دهد و نشان می دهد که انسان ها از اشتباهات گذشته خود درس نمی گیرند.
  2. سکانس پس از تیتراژ پایانی: جیسون اورلئان، پسر رئیس جمهور، که به طور تصادفی در زمین جا مانده بود، از زیر آوار بیرون آمده و زنده می ماند. او مادرش را صدا می زند و سعی می کند با استفاده از تلفن همراه خود، در شبکه های اجتماعی پستی بگذارد. این سکانس نشان دهنده اعتیاد جامعه مدرن به شبکه های اجتماعی و تأیید مجازی است، حتی در لحظات پایانی و پس از یک فاجعه عظیم. این پایان تلخ و طنزآمیز، تأکیدی بر بی تفاوتی و سطحی نگری است که تا آخرین لحظه نیز رها نمی شود.

پیام ها و نمادگرایی: Don’t Look Up فراتر از یک کمدی صرف

بالا رو نگاه نکن صرفاً یک کمدی نیست؛ این فیلم یک طنز گزنده و هوشمندانه است که از نمادگرایی عمیق برای نقد تند جنبه های مختلف جامعه مدرن استفاده می کند. در ادامه به تحلیل مهم ترین پیام ها و نمادهای این اثر می پردازیم:

استعاره گرمایش جهانی و بحران های اقلیمی

محور اصلی پیام فیلم، دنباله دار به عنوان یک استعاره مستقیم برای بحران تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی است. همانند دنباله دار که یک تهدید علمی اثبات شده و قریب الوقوع است، تغییرات اقلیمی نیز واقعیتی علمی است که توسط اکثر دانشمندان تأیید شده، اما توسط سیاستمداران، رسانه ها و بخش بزرگی از مردم یا نادیده گرفته می شود یا با بی تفاوتی و تعلل مواجه می گردد. فیلم به وضوح نشان می دهد که چگونه حقیقت علمی در مقابل منافع اقتصادی و سیاسی به حاشیه رانده می شود و چطور بشریت در مواجهه با یک فاجعه آهسته و تدریجی، به جای اقدام قاطع، درگیر انکار، توجیه های بی اساس و سرگرمی های سطحی می شود.

نقد تند به سیاست مداران و بوروکراسی

شخصیت رئیس جمهور اورلئان و پسرش، نمادی از بی کفایتی، عوام فریبی و اولویت بندی منافع شخصی بر بحران های جمعی در دنیای سیاست است. فیلم به طرز بی رحمانه ای نشان می دهد که چگونه سیاستمداران درگیر بازی های قدرت، رسوایی های شخصی و تلاش برای کسب محبوبیت هستند، در حالی که مسائل حیاتی کشور و جهان را نادیده می گیرند. بوروکراسی دولتی نیز به عنوان مانعی بزرگ در مسیر حل بحران ها به تصویر کشیده می شود، جایی که تصمیم گیری ها به تعویق می افتند، کارشناسان نادیده گرفته می شوند و منافع کوتاه مدت بر دیدگاه های بلندمدت غلبه می کند.

قدرت و تأثیرات مخرب رسانه ها و شبکه های اجتماعی

یکی از قوی ترین نقدهای فیلم به نقش مخرب رسانه های جریان اصلی و شبکه های اجتماعی در تحریف واقعیت و بی اهمیت جلوه دادن اخبار جدی است. برنامه The Daily Rip نمونه ای بارز از رسانه ای است که خبر یک فاجعه جهانی را به یک سوژه سرگرم کننده و طنزآمیز تبدیل می کند، در حالی که مجریان آن بیشتر به ظاهر، شهرت و جذب مخاطب اهمیت می دهند تا انتقال حقیقت. شبکه های اجتماعی نیز با موج سازی، تمسخر و ایجاد دوقطبی های بی معنی (Look Up vs. Don’t Look Up)، به پراکندن اطلاعات نادرست و افزایش سطحی نگری در جامعه کمک می کنند. این فیلم به خوبی نشان می دهد که چگونه حقیقت در هیاهوی اطلاعات نادرست و سطحی گم می شود.

«بی تفاوتی عمومی در برابر حقایق علمی و تبدیل آن به یک جدال سیاسی یا سرگرمی، اصلی ترین زنگ خطر «بالا رو نگاه نکن» برای بشریت است. این فیلم به ما یادآوری می کند که حتی در مواجهه با خطری وجودی، انسان قادر است با فرافکنی، انکار و خودفریبی، راهی برای نادیده گرفتن حقیقت بیابد.»

نقد سرمایه داری و نفوذ شرکت های بزرگ

شخصیت «پیتر ایشرول» و شرکت BASH، نمادی از نفوذ بی حدوحصر سرمایه داری و طمع برای سود در مواجهه با فاجعه جهانی است. ایشرول، به رغم تهدید قریب الوقوع نابودی، تنها به فکر استخراج ثروت از دنباله دار است و حتی با استفاده از تکنولوژی های untested و خطرناک، جان بشریت را به خطر می اندازد. این بخش از فیلم به وضوح نشان می دهد که چگونه منافع مالی و حرص و طمع شرکت های بزرگ می تواند بر تصمیمات سیاسی تأثیر گذاشته و بشریت را به سمت نابودی سوق دهد.

بی تفاوتی و شکاف در جامعه مدرن

فیلم به زیبایی نشان می دهد که چگونه جامعه مدرن به گروه های نگاه کنید (آن هایی که حقیقت را باور دارند و نگرانند) و نگاه نکنید (آن هایی که حقیقت را انکار می کنند یا به آن بی تفاوتند) تقسیم می شود. این شکاف نه تنها سیاسی، بلکه اجتماعی و فرهنگی نیز هست و نشان دهنده عدم توانایی جامعه در رسیدن به اجماع و اقدام مشترک در برابر یک بحران فراگیر است. این بی تفاوتی، گاه ناشی از خستگی از اخبار بد، گاهی ناشی از نفوذ رسانه ها و گاهی هم از ترس مواجهه با واقعیت تلخ است.

جایگاه علم در دنیای امروز

دکتر میندی و کیت دیبیاسکی، نمادی از دانشمندانی هستند که با حقایق علمی مواجه اند، اما برای متقاعد کردن سیاستمداران و افکار عمومی با چالش های عظیمی روبه رو می شوند. فیلم نشان می دهد که چگونه علم و دانش در دنیای امروز در برابر سیاست، رسانه و حتی خرافات، بی اعتبار می شود و دانشمندان به جای شنیده شدن، مسخره می شوند یا مجبور به سازش می گردند. این تقابل میان علم و انکار، یکی از محوری ترین پیام های بالا رو نگاه نکن است.

بازخوردها و موفقیت ها: استقبال و انتقادات از بالا رو نگاه نکن

بالا رو نگاه نکن پس از انتشار، با واکنش های دوگانه ای از سوی منتقدان و مخاطبان مواجه شد. این فیلم در عین کسب موفقیت های تجاری چشمگیر، نقدهای ضد و نقیضی را نیز دریافت کرد.

نظرات منتقدان سینمایی

منتقدان سینمایی در مواجهه با بالا رو نگاه نکن نظرات متفاوتی داشتند:

  • نقاط قوت مورد تحسین:

    • بازی ها: یکی از نقاطی که اکثر منتقدان بر آن اتفاق نظر داشتند، بازی های درخشان مجموعه بازیگران فیلم بود. عملکرد لئوناردو دی کاپریو، جنیفر لارنس و به ویژه مریل استریپ و مارک رایلنس مورد ستایش قرار گرفت و بسیاری معتقد بودند که این بازیگران با مهارت خود، حتی نقاط ضعف فیلمنامه را نیز پوشش داده اند.
    • پیام های قوی و به موقع: پیام اصلی فیلم درباره بی تفاوتی نسبت به بحران های اقلیمی و نقد سیاست و رسانه، توسط بسیاری از منتقدان به عنوان یک هشدار ضروری و به موقع در دنیای امروز مورد توجه قرار گرفت. آن ها از شجاعت مک کی در پرداختن به چنین موضوعات حساسی قدردانی کردند.
    • طنز مک کی: برخی منتقدان، طنز گزنده و هوشمندانه آدام مک کی را تحسین کردند و آن را روشی مؤثر برای انتقال پیام های تلخ و جدی دانستند.
    • میک لاسال از سانفرانسیسکو کرونیکل نوشت: «بالا را نگاه نکن شاید خنده دارترین فیلم سال ۲۰۲۱ باشد و همچنین افسرده کننده ترین آن ها نیز هست، و این آمیزهٔ شگفت انگیز و ناآشنا، تجربه ای بی همتا را رقم می زند. نویسنده- کارگردان آدام مک کی بیش از دو ساعت به شما می خندد و در همان حال متقاعدتان می کند که جهان رو به پایان است.»
  • نقاط ضعف مورد انتقاد:

    • گاهی سطحی بودن: بخش قابل توجهی از انتقادات به این نکته اشاره داشت که فیلم، با وجود پرداختن به موضوعات عمیق، گاهی اوقات در سطح باقی می ماند و نتوانسته به عمق کافی در تحلیل مسائل اجتماعی و سیاسی برسد. منتقدان معتقد بودند که پیام ها گاهی به صورت مستقیم و کوبنده بیان می شوند، به جای آنکه با ظرافت و لایه های پنهان به مخاطب منتقل گردند.
    • عدم عمق کافی در برخی مباحث: با وجود تعدد شخصیت ها و زیرشاخه های داستانی، برخی منتقدان حس می کردند که فیلم فرصت پرداخت عمیق تر به هر یک از آن ها را از دست داده و به صرف معرفی و نقد سطحی بسنده کرده است.
    • شوخی های دم دستی: برخی دیگر، شوخی ها و موقعیت های کمدی فیلم را گاهی دم دستی و بیش از حد آشکار توصیف کردند که از ظرافت طنز می کاست.
    • جا ستین چانگ در بازخورد فیلم برای لس آنجس تایمز نوشت: «هیچ چیزی در مورد نادانی و ستمی که فیلم به ما نشان می دهد در برابر واقعیت کنونی جهان نمی تواند برابری کند.» این نظر نشان دهنده انتقاد از عدم پرداخت عمیق تر به مباحث مطرح شده در فیلم است.

در وبگاه گردآوری دیدگاه راتن تومیتوز، ۵۶٪ از ۲۷۰ بازخورد به فیلم مثبت بودند و فیلم میانگین امتیاز ۶.۳۰/۱۰ را کسب کرد. در بازخورد همگانی این وبگاه آمده است: «بالا را نگاه نکن، هدف های بلندپروازانه ای برای داستان جسته و گریختهٔ خود دارد، اما طنز آدام مک کی با ستاره های بزرگی که دارد به هدف خود یعنی آشکار کردن انکار و نادانی انسان ها می رسد.» وبگاه متاکریتیک نیز بر پایه ۵۱ بازخورد، امتیاز ۴۹ از ۱۰۰ را به فیلم داد که نشان دهنده «بازخوردهای گوناگون یا میانه» است. این ارزیابی ها نشان می دهد که فیلم با وجود تمام ستایش ها، در بخش هایی نیز با چالش های جدی در زمینه کیفیت روبرو بوده است.

موفقیت تجاری و رکوردهای نتفلیکس

علیرغم نقدهای متفاوت، بالا رو نگاه نکن از نظر تجاری یک موفقیت عظیم برای نتفلیکس به شمار می رود. این فیلم رکورد بیشترین تماشا در یک هفته در نتفلیکس را شکست و تنها در عرض ۲۸ روز پس از انتشار، به دومین فیلم پربیننده تاریخ این پلتفرم تبدیل شد. این موفقیت تجاری، بیش از هر چیز، به دلیل حضور ستاره های سینما و همچنین کنجکاوی عمومی برای تماشای اثری با چنین پیام های جنجالی بود. توانایی نتفلیکس در توزیع جهانی فیلم نیز نقش بسزایی در این موفقیت داشت و بالا رو نگاه نکن را به میلیون ها خانه در سراسر جهان رساند.

نامزدی ها و جوایز مهم

فیلم بالا رو نگاه نکن توانست در فصل جوایز نیز توجهات را به خود جلب کند:

  • در هفتاد و نهمین مراسم گلدن گلوب، نامزد دریافت چهار جایزه مهم از جمله بهترین فیلم موزیکال یا کمدی شد.
  • این فیلم همچنین از سوی هیئت ملی بازبینی فیلم (National Board of Review) و موسسه فیلم آمریکا (American Film Institute) به عنوان یکی از ۱۰ فیلم برتر سال ۲۰۲۱ معرفی شد که نشان دهنده اعتبار آن در نگاه برخی نهادهای معتبر سینمایی است.
  • بالا رو نگاه نکن همچنین در نود و چهارمین دوره جوایز اسکار، نامزد دریافت جوایز مهمی از جمله بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه اصلی، بهترین تدوین و بهترین موسیقی متن شد. اگرچه نتوانست هیچ یک از جوایز اصلی را از آن خود کند، اما صرف نامزدی در این بخش ها، مهر تاییدی بر ارزش های هنری و تأثیرگذاری آن بود.

چرا بالا رو نگاه نکن ارزش تماشا دارد؟ (نتیجه گیری و توصیه)

«بالا رو نگاه نکن» اثری است که تماشای آن بیش از صرف سرگرمی، به تفکر وامی دارد. این فیلم با هوشمندی خاصی، زنگ خطر بحران های جاری جهان را به صدا درمی آورد و بی تفاوتی و گاه حماقت بشریت در مواجهه با آن ها را به طرزی کمدی و در عین حال دردناک به تصویر می کشد. آدام مک کی موفق می شود با بهره گیری از یک سناریوی نمادین و یک گروه بازیگری درخشان، تلنگری جدی به مخاطب بزند و او را به تأمل درباره نقش رسانه ها، سیاستمداران و حتی خودمان در شکل دهی به آینده دعوت کند.

این فیلم برای چه کسانی توصیه می شود؟ اگر به طنز هوشمندانه و گزنده علاقه مندید، اگر از فیلم هایی با مضامین نقد اجتماعی و سیاسی لذت می برید و اگر کنجکاوید که بازتاب چالش های دنیای امروز مانند تغییرات اقلیمی، اخبار جعلی و سطحی نگری رسانه ها را در قالب یک اثر سینمایی مشاهده کنید، «بالا رو نگاه نکن» گزینه بسیار مناسبی است. این فیلم، فارغ از برخی انتقادات وارد بر ساختار و عمق آن، همچنان به دلیل پیام های قدرتمند و جسارتش در پرداختن به موضوعات ممنوعه، اثری قابل تأمل و ضروری در سینمای معاصر به شمار می رود.

در نهایت، «بالا رو نگاه نکن» دعوتی است به «بالا نگاه کردن»؛ نگاهی به واقعیت های تلخ اطرافمان، به بحران هایی که نادیده گرفته می شوند و به مسائلی که قربانی منافع کوتاه مدت و فریب های جمعی می شوند. این فیلم، با پایانی تلخ و تأثیرگذار، به مخاطب یادآور می شود که عواقب بی تفاوتی و انکار، می تواند برای همه بشریت گران تمام شود. تماشای این فیلم می تواند جرقه ای برای گفت وگو و شاید، آغازی برای تغییر باشد.

دکمه بازگشت به بالا