معرفی و نقد سریال ما صاحب این شهریم

معرفی و نقد سریال ما صاحب این شهریم

مینی سریال «ما صاحب این شهریم» (We Own This City) به کارگردانی رینالدو مارکس گرین و خالقین نام آشنای «دیوید سیمون» و «جورج پلکانوس»، اقتباسی تکان دهنده از فساد عمیق در اداره پلیس بالتیمور است. این اثر شش قسمتی که در سال ۲۰۲۲ از شبکه HBO پخش شد، کاوشی بی پرده در جزئیات واقعی سوءاستفاده از قدرت و فروپاشی اعتماد عمومی است و برای علاقه مندان به درام های جنایی واقع گرا اثری ضروری به شمار می رود.

تجربه تماشای «ما صاحب این شهریم» فراتر از یک سرگرمی صرف است؛ این سریال به مثابه یک کالبدشکافی دقیق و بی رحمانه از یک سیستم فاسد عمل می کند. خالقان این اثر، دیوید سیمون و جورج پلکانوس، که پیش از این با شاهکار «شنود» (The Wire) نام خود را در تاریخ تلویزیون ماندگار کرده اند، باری دیگر به بالتیمور بازگشته اند تا روایتی حتی تلخ تر و متمرکزتر را به تصویر بکشند. این مینی سریال، که بر اساس کتاب غیرداستانی «ما صاحب این شهریم: داستانی واقعی از جنایت، پلیس و فساد» نوشته «جاستین فنتون»، روزنامه نگار بالتیمور سان، بنا شده، به عمق فاجعه ای می پردازد که گروه ویژه ردیابی اسلحه (Gun Trace Task Force – GTTF) در اداره پلیس بالتیمور رقم زد. این مقاله به بررسی جامع این سریال، شامل شناسنامه، روایت داستانی، نقش آفرینی بازیگران، نقد تخصصی نقاط قوت و ضعف، و مقایسه آن با «شنود» می پردازد تا دیدگاهی کامل و عمیق از این اثر برجسته ارائه دهد.

شناسنامه جامع سریال ما صاحب این شهریم

مینی سریال «ما صاحب این شهریم» (We Own This City) به سرعت جایگاه خود را در میان آثار برجسته ژانر درام جنایی تثبیت کرد. این اثر با تکیه بر واقعیت های تلخ و مستند، نه تنها به نقد یک سیستم فاسد می پردازد، بلکه تصویری عمیق و چندوجهی از انسان هایی ارائه می دهد که در این سیستم گرفتار شده اند. اطلاعات کلیدی این سریال به شرح زیر است:

  • نام اصلی: We Own This City
  • نام فارسی: ما صاحب این شهریم
  • ژانر: درام جنایی، واقعی، پلیسی
  • خالقان و نویسندگان: دیوید سیمون (David Simon) و جورج پلکانوس (George Pelecanos)
  • کارگردان اصلی: رینالدو مارکس گرین (Reinaldo Marcus Green)
  • شبکه پخش: HBO
  • تعداد قسمت ها: ۶ قسمت
  • سال پخش: ۲۰۲۲
  • مبنای داستانی: اقتباس از کتاب غیرداستانی We Own This City: A True Story of Crime, Cops and Corruption اثر جاستین فنتون (روزنامه نگار بالتیمور سان).

این اطلاعات پایه، زمینه ای برای درک عمق و دقت سریال فراهم می آورد. حضور دیوید سیمون و جورج پلکانوس به عنوان خالقان، از همان ابتدا انتظارات را بالا برد؛ چرا که سابقه درخشان آن ها در ساخت «شنود»، تضمینی بر کیفیت و واقع گرایی این اثر بود. رینالدو مارکس گرین نیز با کارگردانی ماهرانه خود توانست فضایی سنگین، تنش آلود و کاملاً باورپذیر را ایجاد کند که بیننده را تا پایان درگیر خود نگه می دارد.

روایت داستانی: سقوط در ورطه فساد پلیس بالتیمور

سریال «ما صاحب این شهریم» داستان واقعی و تکان دهنده گروه ویژه ردیابی اسلحه (GTTF) در اداره پلیس بالتیمور را روایت می کند. این گروه که در ابتدا برای مبارزه با جنایت و جمع آوری اسلحه از خیابان ها تشکیل شده بود، به تدریج خود در ورطه فسادی عمیق و بی سابقه غرق می شود. محوریت داستان بر شخصیت گروهبان وین جنکینز با بازی جان برنتال است که به عنوان رهبر این گروه، نقش کلیدی در توسعه و گسترش این فساد ایفا می کند.

وقایع سریال در بستر اجتماعی ملتهب بالتیمور پس از مرگ «فردی گری» در سال ۲۰۱۵ رخ می دهد. این حادثه که منجر به ناآرامی های گسترده و شورش های شهری شد، فشارهای مضاعفی را بر اداره پلیس وارد کرد. در چنین شرایطی، فرماندهان پلیس به دنبال راه حل هایی سریع برای کاهش نرخ جرم و جنایت و بازگرداندن نظم بودند، و همین امر زمینه ساز بروز و تشدید فساد در میان برخی نیروها شد. گروه GTTF با اختیارات گسترده و نظارت ناکافی، به زودی از وظیفه اصلی خود منحرف شده و به سرقت پول، مواد مخدر، فروش اسلحه و اقدامات خشونت آمیز علیه شهروندان بی گناه روی می آورد.

تم های اصلی سریال شامل فساد سیستماتیک و سازمان یافته، سوءاستفاده از قدرت، نژادپرستی و تبعیض، ضعف سیستم قضایی و چرخه خشونت و بی عدالتی است. سریال به خوبی نشان می دهد که چگونه یک سیستم ناکارآمد می تواند زمینه را برای سوءاستفاده افراد فراهم آورد و چگونه نهادهایی که قرار است حافظ قانون باشند، خود به قانون شکن ترین عناصر تبدیل می شوند. نمایش جزئیات کثیف این فساد، بدون روتوش و با وفاداری به گزارش های واقعی، از ویژگی های بارز «ما صاحب این شهریم» است. این سریال نه تنها به اقدامات مجرمانه فردی می پردازد، بلکه ریشه های عمیق تر این فساد را در ساختار اداره پلیس و فشارهای بیرونی بر آن، مورد تحلیل قرار می دهد.

سریال از ساختار روایی غیرخطی بهره می برد و از طریق فلاش بک ها و فلاش فورواردها، ابعاد مختلف داستان و شخصیت ها را به تدریج آشکار می کند. این شیوه روایت، گرچه ممکن است در ابتدا کمی گیج کننده به نظر برسد، اما به بیننده امکان می دهد تا پازل فساد را تکه به تکه تکمیل کند و درک جامع تری از پیچیدگی های ماجرا پیدا کند. بدون افشای جزئیات حساس، می توان گفت که این سریال شما را با واقعیت هایی روبرو می کند که شاید انتظارش را نداشته باشید و به تأمل عمیقی درباره ماهیت قدرت و فساد برمی انگیزد.

بازیگران و نقش آفرینی های درخشان

یکی از ستون های اصلی قدرت مینی سریال «ما صاحب این شهریم»، نقش آفرینی های بی نظیر بازیگران آن است که به واقع گرایی و تأثیرگذاری داستان عمق می بخشند. تیم بازیگری با هدایت رینالدو مارکس گرین، موفق شده اند شخصیت هایی را خلق کنند که گرچه گاهی نفرت انگیز به نظر می رسند، اما پیچیدگی های انسانی و انگیزه های آن ها به خوبی به تصویر کشیده شده است.

جان برنتال در نقش گروهبان وین جنکینز

بدون شک، قلب تپنده «ما صاحب این شهریم»، بازی خیره کننده جان برنتال در نقش گروهبان وین جنکینز است. برنتال با مهارت فوق العاده ای، شخصیتی چندوجهی و دوگانه را به نمایش می گذارد؛ کسی که در ابتدا به عنوان یک پلیس قهرمان و سخت کوش معرفی می شود، اما به تدریج چهره واقعی او به عنوان مغز متفکر فساد در گروه GTTF آشکار می شود. برنتال توانسته است تضاد درونی جنکینز را – فردی که ظاهراً به دنبال مبارزه با جرم است اما خود به بزرگترین مجرم تبدیل می شود – به شکلی کاملاً باورپذیر و تکان دهنده به تصویر بکشد. نمایش خشم، عصبانیت، حرص و البته ظاهرسازی های او، از جمله نقاط اوج بازیگری برنتال است که در کارنامه حرفه ای او به عنوان یکی از بهترین نقش آفرینی ها ثبت خواهد شد. او نه تنها یک شخصیت فاسد را بازی می کند، بلکه ریشه های این فساد را در سیستم و نیز در شخصیت خود جنکینز به گونه ای نمایش می دهد که مخاطب را به تأمل وامی دارد.

وونمی موساکو در نقش نیکول استیر

در مقابل فساد فراگیر، وونمی موساکو در نقش نیکول استیر، وکیل حقوقی FBI، نمادی از تلاش برای اجرای عدالت و مبارزه با فساد است. موساکو نقش استیر را با وقار و صلابت خاصی ایفا می کند؛ شخصیتی که با وجود مواجهه با موانع متعدد و ناامیدی های فراوان، همچنان به دنبال افشای حقیقت و اجرای قانون است. او نماینده ای از آن دسته افراد در سیستم قضایی است که هنوز به اصول اخلاقی پایبندند و برای بازگرداندن اعتماد عمومی تلاش می کنند. شیمی او با سایر بازیگران و جدیتش در نقش، به پویایی داستان و برجسته شدن تضاد میان فساد و عدالت کمک شایانی می کند.

جیمی هکتور در نقش شان سوتر

برای طرفداران سریال «شنود»، حضور جیمی هکتور در نقش کارآگاه شان سوتر، یک نکته جذاب است. هکتور که پیش از این در نقش «مارلو استنفیلد» در «شنود» درخشیده بود، در «ما صاحب این شهریم» با نقشی کاملاً متفاوت بازمی گردد. او در نقش سوتر، پلیسی که درگیر مشکلات شخصی و حرفه ای است، تصویری عمیق از فشارهایی که بر نیروهای پلیس وارد می شود، ارائه می دهد. نقش آفرینی او، گرچه ممکن است به اندازه برنتال مرکز توجه نباشد، اما به خوبی به ابعاد انسانی تر و پیچیده تر زندگی پلیس ها در یک سیستم متشنج می پردازد و ارتباطی نوستالژیک با اثر قبلی سیمون ایجاد می کند.

سایر بازیگران کلیدی

علاوه بر این سه بازیگر اصلی، جاش چارلز در نقش دانیل هیرل (وکیل مدافع که سعی در افشای فساد دارد) و سایر بازیگران فرعی نیز نقش های خود را با دقت و واقع گرایی فوق العاده ای ایفا کرده اند. هر یک از این شخصیت ها، چه فاسد و چه قربانی فساد، به غنای روایت کمک می کنند و تصویری جامع از سیستم پلیس و پیامدهای اعمال آن را ارائه می دهند. کیفیت بالای بازی ها، به خصوص در صحنه های بازجویی و تقابل، تنش و درام سریال را به اوج می رساند و باعث می شود مخاطب با تمام وجود، فضای سنگین و اضطراب آور بالتیمور را حس کند.

نقد و بررسی تخصصی ما صاحب این شهریم: شاهکاری تلخ و ضروری

مینی سریال «ما صاحب این شهریم» نه تنها یک درام جنایی معمولی نیست، بلکه یک سند تصویری دقیق و بی رحمانه از فساد سیستمی است که در قلب یکی از بزرگترین نهادهای حافظ قانون در آمریکا ریشه دوانده بود. این اثر با بهره گیری از تجربه و بینش خالقان خود، به سرعت به یکی از مهم ترین مینی سریال های دهه اخیر تبدیل شده است.

نقاط قوت

«ما صاحب این شهریم» از جنبه های مختلفی قابل تحسین است که آن را به یک اثر برجسته تبدیل می کند:

فیلمنامه بی باک و عمیق: فیلمنامه که توسط دیوید سیمون و جورج پلکانوس به نگارش درآمده، با دقت و وسواس مثال زدنی به بازسازی وقایع واقعی می پردازد. این فیلمنامه هیچ ترسی از نمایش جزئیات کثیف فساد، خشونت و سوءاستفاده از قدرت ندارد و جسورانه به نقد نهادهای قدرتمند می پردازد. دیالوگ ها تیز، هوشمندانه و پر از جزئیات فنی هستند که به واقع گرایی فضا کمک می کنند و از هرگونه ساده سازی یا کلیشه پردازی پرهیز می شود.

کارگردانی قدرتمند و تاثیرگذار: رینالدو مارکس گرین، با کارگردانی خود، موفق شده است فضایی متشنج، باورپذیر و غالباً دلخراش را خلق کند. او با بهره گیری از نورپردازی های تاریک، زاویه های دوربین واقع گرایانه و تدوین پویا، تنش را در هر صحنه حفظ می کند. گرین نه تنها به صحنه های اکشن و درگیری به خوبی می پردازد، بلکه صحنه های بازجویی و دیالوگ محور را نیز با عمق روانشناختی و دراماتیک بالایی به تصویر می کشد.

واقع گرایی بی نظیر: شاید بزرگترین نقطه قوت سریال، نمایش بدون روتوش و صادقانه از فساد و تبعات آن باشد. سریال نه تنها به مجرمان و پلیس های فاسد می پردازد، بلکه تأثیر اعمال آن ها را بر زندگی شهروندان عادی و جوامع آسیب پذیر نیز به دقت نشان می دهد. این واقع گرایی، حس اصالت و اعتبار به سریال می بخشد و آن را از بسیاری از درام های پلیسی دیگر متمایز می کند.

تدوین و ریتم: با وجود ساختار روایی بعضاً غیرخطی که شامل فلاش بک های متعدد است، تدوین سریال به گونه ای انجام شده که نه تنها به سردرگمی مخاطب نمی انجامد، بلکه به حفظ تنش و جذابیت داستان نیز کمک می کند. ریتم سریال، گرچه کند نیست، اما اجازه می دهد تا جزئیات به خوبی هضم شوند و بیننده فرصت کافی برای فکر کردن به مفاهیم مطرح شده را داشته باشد.

طراحی صحنه و لباس: بازسازی دقیق بالتیمور و فضای پلیسی دهه های اخیر، از دیگر نقاط قوت سریال است. طراحی صحنه و لباس به خوبی حس و حال دوران و طبقه اجتماعی شخصیت ها را منعکس می کند و به غوطه ور شدن بیننده در دنیای سریال کمک می کند.

بازی های درجه یک: همانطور که پیشتر گفته شد، نقش آفرینی جان برنتال، وونمی موساکو، جیمی هکتور و سایر بازیگران، بی نظیر است. عمق احساسی و توانایی آن ها در به تصویر کشیدن شخصیت های پیچیده و آسیب دیده، از عوامل اصلی موفقیت سریال است.

«سریال «ما صاحب این شهریم»، اثری محرک، قدرتمند و با نقش آفرینی های درجه یک است؛ مطمئنا این سریال می تواند عطش طرفداران سریال «شنود» را برطرف کند.»

Paste Magazine | منتقد: تری ترونس

بازتاب نقد منتقدان جهانی: «ما صاحب این شهریم» با تحسین گسترده منتقدان روبرو شده است. این سریال در وب سایت Rotten Tomatoes امتیاز ۹۳ درصد (بر اساس ۳۰ نقد) و در وب سایت Metacritic امتیاز ۸۴ از ۱۰۰ (بر اساس ۲۰ نقد) را کسب کرده است که نشان دهنده اتفاق نظر در مورد کیفیت بالای آن است. منتقدانی چون دارن فرانیک از Entertainment Weekly، مگی بوچلا از Collider، استیو گرین از IndieWire، جاشوا الستون از Variety و کلینت ورتینگتون از Consequence، همگی به ستایش از کارگردانی، فیلمنامه، بازی ها و واقع گرایی این اثر پرداختند و آن را یک «گزارش برجسته» از سیستم عدالت کیفری آمریکا دانستند.

نقاط ضعف یا چالش ها

با وجود نقاط قوت فراوان، «ما صاحب این شهریم» خالی از چالش نیست که می تواند برای برخی از مخاطبان نکاتی قابل توجه باشد:

ساختار روایی متراکم و غیرخطی: گرچه این ویژگی به عمق داستان کمک می کند، اما برای برخی مخاطبان ممکن است نیازمند توجه بیشتری باشد. تعدد شخصیت ها، بازه های زمانی متفاوت و پرش های مداوم بین آن ها، گاهی می تواند دنبال کردن خط اصلی داستان را کمی دشوار کند.

فضای بسیار تاریک و ناامیدکننده: این سریال هیچ گونه بارقه امیدی را در انتهای تونل نشان نمی دهد. نمایش بی رحمانه فساد و بی عدالتی، می تواند برای برخی بینندگان بیش از حد سنگین و تلخ باشد. «ما صاحب این شهریم» نه تنها از نمایش واقعیت های زشت ابایی ندارد، بلکه آن ها را با تمام جزئیات نشان می دهد که ممکن است برای هر کسی قابل تحمل نباشد.

تمرکز شدید بر یک جنبه: در مقایسه با دامنه وسیع «شنود» که ابعاد مختلف جامعه بالتیمور را پوشش می داد، «ما صاحب این شهریم» به طور خاص و عمیق بر فساد پلیس و گروه GTTF متمرکز است. گرچه این تمرکز به عمق بیشتر در موضوع کمک می کند، اما ممکن است برخی از مخاطبان که به دنبال روایتی با دامنه گسترده تر اجتماعی هستند، این محدودیت را به عنوان یک نقطه ضعف تلقی کنند.

«ما صاحب این شهریم» در مقابل «شنود»: شباهت ها و تفاوت ها

تقریباً غیرممکن است که به معرفی و نقد سریال «ما صاحب این شهریم» پرداخت و از مقایسه آن با «شنود» (The Wire) چشم پوشی کرد. این دو اثر نه تنها خالقان مشترکی دارند، بلکه هر دو در بالتیمور جریان دارند و به معضلات اجتماعی این شهر می پردازند. این مقایسه به درک بهتر جایگاه و اهمیت هر دو سریال کمک می کند.

شباهت های محوری

شباهت ها میان «ما صاحب این شهریم» و «شنود» بیش از یک اتفاق است؛ آن ها ریشه در دیدگاه و سبک امضای دیوید سیمون و جورج پلکانوس دارند:

  • خالقان مشترک و سبک امضا: دیوید سیمون و جورج پلکانوس مغزهای متفکر پشت هر دو سریال هستند. سبک آن ها در واقع گرایی بی نظیر، دیالوگ های پرمعنا، پرداختن به جزئیات پیچیده سیستم ها و نگاهی عمیق به جامعه از طریق داستان گویی اپیزودیک، در هر دو اثر به وضوح دیده می شود.
  • مکان مشترک (بالتیمور): هر دو سریال در شهر بالتیمور، مریلند، اتفاق می افتند. این شهر برای سیمون، که خود روزنامه نگار سابق بالتیمور سان بوده، بیش از یک مکان است؛ به نوعی شخصیت اصلی و بستر تمامی معضلات اجتماعی، جنایی و سیاسی است. هر دو اثر به خوبی بافت شهری، فرهنگ و چالش های بالتیمور را به تصویر می کشند.
  • تم اصلی فساد در نهادهای حکومتی و اجرای قانون: هر دو سریال به طور جدی به موضوع فساد در نهادهای دولتی، به ویژه اداره پلیس و سیستم قضایی می پردازند. «شنود» فساد را در ابعاد وسیع تری مانند سیاست، آموزش و رسانه نیز کاوش می کند، در حالی که «ما صاحب این شهریم» بر فساد عمیق درون یک واحد خاص پلیس متمرکز است.

تفاوت های کلیدی

با وجود شباهت ها، «ما صاحب این شهریم» هرگز یک کپی از «شنود» نیست و تفاوت های مهمی دارد که هویت مستقل آن را شکل می دهد:

  • طول و فرمت:
    • We Own This City: یک مینی سریال ۶ قسمتی است. این فرمت کوتاه به آن اجازه می دهد تا روی یک داستان واقعی و مشخص (فساد GTTF) با دقت بسیار بالا تمرکز کند و از هرگونه حواشی غیرضروری بپرهیزد.
    • The Wire: یک سریال بلند در پنج فصل است. این طولانی بودن به آن امکان می دهد تا دامنه ای بسیار گسترده تر از مسائل اجتماعی بالتیمور را پوشش دهد؛ از قاچاق مواد مخدر و پلیس گرفته تا سیاست، سیستم آموزشی و رسانه.
  • رویکرد داستانی:
    • We Own This City: رویکردی بی پرده، تلخ تر و مستندگونه تر دارد. این سریال کمتر به شخصیت پردازی های عمیق و پیچیده مانند «شنود» می پردازد و بیشتر بر روی افشای جزئیات و ساختار فساد متمرکز است. بارقه امیدی به رستگاری در این سریال تقریباً وجود ندارد و فضایی بسیار ناامیدکننده را به نمایش می گذارد.
    • The Wire: گرچه بسیار واقع گرا و گاهی تلخ است، اما دامنه شخصیت پردازی آن عمیق تر و پیچیده تر است. شخصیت هایی مانند «عمر لیتل» یا «بابلز» با وجود معضلاتشان، گاهی بارقه هایی از امید و رستگاری را نشان می دهند. «شنود» نه تنها به فساد می پردازد، بلکه به نمایش تلاش های فردی برای بقا و حتی اصلاح نیز می پردازد.
  • هدف اصلی:
    • We Own This City: یک کالبدشکافی موردی از یک پرونده فساد واقعی است که به عنوان نمونه ای از مشکلات بزرگتر سیستم عمل می کند.
    • The Wire: یک رمان تلویزیونی با دامنه وسیع است که تلاش می کند شمایی کلی از ناکارآمدی نهادها و پیچیدگی های اجتماعی یک شهر بزرگ را ارائه دهد.

«شباهت سریال «ما صاحب این شهریم» با سریال «شنود»، علاوه بر اینکه به آن سود رسانده، باعث زیان آن نیز شده است. چراکه ساخت سریال برجسته ای همانند سریال «شنود»، کاری دشوار است و نتیجه نهایی نیز بسیار شبیه به یکدیگر خواهند بود.»

The Hollywood Reporter | منتقد: دن فاینبرگ

نتیجه گیری از این مقایسه این است که هر دو اثر، در ژانر خود شاهکارهای بی بدیلی هستند، اما در اهداف و دامنه متفاوت عمل می کنند. «ما صاحب این شهریم» نه یک تقلید یا دنباله مستقیم، بلکه اثری مستقل و مکمل است که به شکلی عمیق تر و متمرکزتر به یک بخش خاص و دردناک از فساد در سیستم قضایی می پردازد. اگر «شنود» یک تصویر کلی از بیماری جامعه بود، «ما صاحب این شهریم» یک برش پاتولوژیک از یک تومور خاص و مهلک در آن جامعه است.

چرا باید «ما صاحب این شهریم» را تماشا کنیم؟

سریال «ما صاحب این شهریم» فراتر از یک سرگرمی ساده، یک تجربه دیداری عمیق و تفکربرانگیز است که به دلایل متعددی ارزش تماشا را دارد. اگر هنوز برای دیدن این مینی سریال تردید دارید، دلایل زیر می تواند شما را متقاعد کند:

برای علاقه مندان به درام های جنایی با چاشنی واقعیت: اگر به داستان های جنایی که بر پایه وقایع حقیقی ساخته شده اند و به عمق فساد و پیچیدگی های سیستم قضایی می پردازند علاقه دارید، «ما صاحب این شهریم» انتخاب بی نظیری است. این سریال نه تنها یک داستان هیجان انگیز را روایت می کند، بلکه به شما دیدی دقیق از آنچه در پشت پرده نیروهای پلیس می گذرد، ارائه می دهد.

برای فهم عمیق تر از سیستم قضایی و پلیسی آمریکا: این سریال یک پنجره بی پرده به ناکارآمدی ها، نژادپرستی های پنهان و آشکار، و سوءاستفاده های سیستماتیک در بدنه پلیس و قوه قضاییه آمریکا است. تماشای آن به شما کمک می کند تا نگاهی انتقادی تر به سازوکار این نهادها داشته باشید و پیچیدگی های مرتبط با عدالت و قانون را درک کنید.

برای طرفداران دیوید سیمون و کسانی که دلتنگ سریال هایی با عمق The Wire هستند: اگر «شنود» برای شما یک معیار در درام های پلیسی و اجتماعی است، «ما صاحب این شهریم» نیز شما را ناامید نخواهد کرد. این سریال با همان دقت، عمق و واقع گرایی سیمون و پلکانوس ساخته شده و می توان آن را یک «جانشین معنوی» یا حتی یک «برادر کوچک تر» برای «شنود» دانست که بر موضوعی خاص تر تمرکز دارد.

به عنوان یک اثر هنری جسورانه و تفکربرانگیز که مخاطب را به چالش می کشد: «ما صاحب این شهریم» اثری نیست که به راحتی از کنار آن بگذرید. فضای تلخ و ناامیدکننده آن، به جای ارائه پاسخ های ساده، سوالات عمیقی را درباره ماهیت انسان، قدرت، عدالت و مسئولیت پذیری مطرح می کند. این سریال شما را به چالش می کشد تا درباره چیزهایی که می بینید فکر کنید و به نقد سیستم های موجود بپردازید.

«کارگردان رینالدو مارکس گرین (Reinaldo Marcus Green) که قبلا فیلم شاه ریچارد (King Richard) را کارگردانی کرده است، به خوبی توانسته تا در سریال «ما صاحب این شهریم»، خشونت های شوکه کننده را در کنار گفتگوها و بازجویی های پر از تنش به نمایش بگذارد.»

Entertainment Weekly | منتقد: دارن فرانیک

در نهایت، اگر به دنبال سریالی هستید که شما را به لبه صندلی تان میخکوب کند، اما در عین حال فکری برای شما به ارمغان آورد و تا مدت ها پس از تماشایش، ذهنتان را درگیر کند، «ما صاحب این شهریم» انتخابی بی نظیر است. این سریال نه تنها یک داستان را روایت می کند، بلکه به شما تجربه ای واقعی از فروپاشی اخلاقی در نهادهای قدرتمند ارائه می دهد.

جمع بندی و کلام پایانی

مینی سریال «ما صاحب این شهریم» (We Own This City) به عنوان یک اثر درام جنایی واقع گرا، نه تنها انتظارات را برآورده می کند، بلکه از آن ها فراتر می رود. این سریال که با دقت و وسواس بی نظیری بر اساس وقایع واقعی فساد در اداره پلیس بالتیمور ساخته شده است، تصویری تکان دهنده و بی پرده از سوءاستفاده از قدرت و فروپاشی اعتماد عمومی ارائه می دهد. خالقان برجسته آن، دیوید سیمون و جورج پلکانوس، باری دیگر ثابت کرده اند که در به تصویر کشیدن پیچیدگی های جامعه و نهادهای آن، یگانه هستند.

با نقش آفرینی های قدرتمند، به ویژه بازی درخشان جان برنتال، کارگردانی ماهرانه رینالدو مارکس گرین و فیلمنامه ای که از هرگونه مصلحت اندیشی پرهیز می کند، «ما صاحب این شهریم» نه تنها یک داستان جنایی، بلکه یک مطالعه موردی عمیق در مورد فساد سیستماتیک است. این مینی سریال، گرچه فضایی تاریک و ناامیدکننده دارد و از نمایش واقعیت های زشت ابایی نمی کند، اما همین صداقت و بی باکی آن است که به سریالی ضروری و تأثیرگذار تبدیلش می کند.

در مقایسه با «شنود»، «ما صاحب این شهریم» خود را نه به عنوان یک تقلید، بلکه به عنوان اثری مستقل و مکمل معرفی می کند که با تمرکز بر جزئیات یک پرونده خاص، به عمق فاجعه ای می پردازد که می تواند در هر جامعه ای رخ دهد. این سریال به طور قطع یکی از بهترین مینی سریال های جنایی و درام دهه اخیر است که مخاطبان را به چالش می کشد و به تفکر وامی دارد. تماشای «ما صاحب این شهریم» برای هر علاقه مند به درام های جدی، نقد اجتماعی و آثاری که از واقعیت الهام می گیرند، تجربه ای فراموش نشدنی و آموزنده خواهد بود.

دکمه بازگشت به بالا